يکي از ارکان اقتصاد مقاومتي سپردن کارهاي اقتصادي به دست مردم است

بسم‌الله الرحمن الرحیم

متن کامل خطبه نماز جمعه استان البرز

شهرستان کرج توسط آیت‌الله حسینی همدانی

در تاریخ 02/12/1392

بسم‌الله الرحمن الرحیم

الحمدالله رب‌العالمین و الصلاة والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین

العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد

و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیة‌الله الاعظم فی الارضین

واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یوم‌الدین

مولي امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در خطبه 184 نهج‌البلاغه در وصف اهل تقوي فرموده‌اند: حاجاتُهم خَفيفة و اَنفُسَهُم عفيفه، صبروا اياماً قصيرةً اعقَبَتهُم راحَةً طَويلَةً – درخواست هايشان کم و عفيف و پاکدامن هستند. در روزگار کوتاه دنيا صبر کرده تا آسايش جاودانه قيامت را به دست آورند. درخواست آن ها به اندازه نيازشان است. نفس اماره را در کنترل دارند تا به زشتي گناه مبتلا نشوند. لذا به حداقل نياز اکتفاء مي‌کنند. سعادتي که به دست مي آورند بهشت جاوادان است که خداي تعالي فرمود: «جَزاهُم بما صَبَرُوا جَنَّةً و حريراً (سوره انسان آيه 12)». خلاصه اهل تقوي خوشي هاي دنيا را با لذات آخرت معاوضه کرده اند و آخرت را برگزيده اند.

يکي از مباحث مهم و اساسي در بحث رفتار هاي خانوادگي موضوع سقط جنين است که ريشه در بي اعتمادي و رزاقيت خداي تعالي دارد. يکي از آداب جاهليت کهن فرزند کشي بود که با انگيزه هاي مختلف به انجام مي رسيد که خداي تعالي در قرآن کريم به سه انيگزه کلي اشاره فرموده است:

1- عده اي براي نذر و تبرک، فرزندان رابراي بُت ها قرباني مي کردند؛ و کذلک زُيّن لِکثير مِن المشرکينَ قَتل اولادِهِم… (سوره انعام آيه ي 137) اين کشتن جهتش فقر نبود حتي گاهي ثروتمند هم بودند.

2- عده اي فرزند دختررا ننگ مي دانستند و مي کشتند که قرآن کريم مي فرمايد: «وقتي به آن ها خبر مي دادند دختر دار شده رنگش سياه مي شد و به خشم مي آمد.» و از قوم خودش فاصله مي گرفت و نمي دانست چه کند بچه را دفن کنند يا نگه دارد. وَ اِذا بُشِّرَ اَحَدُهُم بالاُنثي ظَلَّ وَجهُهُ مُسوّداً و هو کظيم. يَتواري مِن القَومِ مِن سُوءِ ما بُشِّرَ به ايُمسِکُهُ علي هُونٍ ام يَدُسُّهُ في التُّراب (سوره نحل آيات 58 و 59).

3- فشار اقتصادي باعث کشتن فرزند بود و فرقي هم بين پسر و دختر نبود. ولاتَقتُلُوا اَولادَکُم مِن اِملاقٍ نَحنُ نَرزُقُکُم و ايِّاهُم (آيه ي 151 سوره مبارکه انعام) املاق به معناي افلاس و نداشتن مال و هزينه ي زندگي است، شايد هم ريشه اش مَلَقَ باشد چون فقير معمولاً تملق مي گويد. اين ها مربوط به جاهليت کهن است؛ اما بعد از 1400 سال در اين جاهليت مدرن هم قسمتي از آن حرف ها و حرف هاي ديگر که مربوط به اين زمان است و نشان از عدم توحيد و باور به خداست زده مي شود و فرزندان کشته مي شوند.

اسلام با خودکشي و همچنين با دگر کشي بدون دليل مخالف است. (قصاص را بايد با مقدمه به آن پرداخت) خيلي از مردم خيال مي کنند خودشان رازق هستند و با تلاش خودشان وفهم خودشان و توان خودشان توانسته اند مال به دست بياورند. اين غلط است رازق خداست اگر روح توحيد از بين رفت انسان برخلاف عقل و دين کار مي کند تا جايي که به خاطر ترس از گرسنگي حاضر است فرزند کشي کند. کاري که در همه ي اديان نهي شده. البته الآن فرزند کشي در اين دوران پيشرفت کرده، بعد هم کلمات و مسائل قابل قبول براي عده اي گفته مي شود که قبول کنند. بايد جمعيت کشور را بالا برد. عواملي را به خورد ما داده اند که ناخواسته توليد نسل کم شود. با طراحي از بيرون ودرون اين کار صورت مي گيرد. نوع خوراک و پوشاک و مصرف باعث ناباروري مي شود. از سال 71 بايد قانون تحديد نسل برداشته مي شد. مجلس و نمايندگان مجلس به داد اين قانون برسيد.

انسان موحد خدا را مالک خزائن عالم مي داند. او را مدير و مدبر عالم مي داند او را بخيل و خسيس نمي داند و مي داند هر چه ببخشد از دارايي او کم نمي شود و مي داند به هر کس به اندازه ي قابليتش مي بخشد. پس راحت است و دغدغه اي ندارد و به وظيفه عمل مي کند. فرزند کشي به هيچ وجه مورد تأييد نيست.

بحث نکاتي دارد، تحديد نسل و عواقبي که از نظر اجتماعي، اخلاقي، سياسي و امنيتي براي کشور دارد بايد بيان شود.

ايشان در خطبه دوم فرمودند: امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در قسمتي از نامه ي 27 فرمودند: «وَاعلَمُوا عِبادَ الله اَنَّ المتقِينَ ذَهَبُوا بِعَاجِلِ الدُّنيا وَ آجِلِ الآخِرَةِ فَشارَکُوا اَهلَ الدُّنيا فِي دُنياهُم وَلَم يُشارِکهُم اَهلُ الدُّنيا في آخِرَتِهم» بدانيد اي بندگان خدا، پرهيزکاران از دنياي زودگذر به سلامت گذشتند و آخرتِ جاودانه را گرفتند. بامردم دنيا در دنياشان شريک شدند اما مردم دنيا در آخرت آن ها شرکت نکردند. اين حال اهل تقوي است. خودم و همگي شما مؤمنين و مؤمنات را به رعايت و تقويت تقوي توصيه مي کنم.

در هفته گذشته رهبر معظم انقلاب مطالب بلند و مهمي بيان فرمودند که تأکيدي بود بر دشمن شناسي و بصيرت آحاد ملت و مسئولين و همچنين بيان راه هاي مقابله و مبارزه با دشمني ها که بصيرتي عمارگونه و استقامتي مالک اشترگونه را مي خواهد بعد به يکي از مهم ترين اجزاء استقلال سياسي کشور که بحث اقتصاد است پرداختند و طي سندي، سياست هاي کلي اقتصاد مقاومتي را ابلاغ فرمودند که دولت و مجلس هم تحويل گرفتند تا مسير خودش را طي کند؛ اما لازم است نکاتي راجع به اقتصاد مقاومتي بيان شود تا براي همه ي ما روشن تر شود که منظور چيست. واژه اي که قبلاً بيان کردن و در اين دو سال اخير و بخصوص امسال بيشتر تأکيد کردند.

خداي تعالي در قرآن کريم مال را عامل قيام و استقامت مي داند. وَلا تُؤتُوا اسُّفَهاءَ اَموالَکُمُ التي جَعَلَ اللهُ لکم قياماً… (آيه 5 از سوره نساء) بعد از اعتقادات، اقتصاد نقش تعيين کننده در برپا ايستادن ملت دارد. اقتصاد مقاومتي يعني اقتصادي که باعث ايستادن و ايستادگي ملت باشد. چه کسي مي تواند بايستد؟ آن کسي که ستون فقراتش سالم است و الّا فقير است و فقير به معناي ندار نيست بلکه به کسي که ستون فقرات او شکسته باشد و قدرت قيام نداشته باشد فقير مي گويند. اگر ستون فقرات ملتي که دين اوست شکست، او قدرت مقاومت هم ندارد، نه قيام دارد نه استقامت. اقتصاد مقاومتي مربوط به کساني است که دين دارند با دين ستون اصلي را حفظ مي کنند و با اقتصاد ستون فرعي را.

فساد، ارتشاء، دزدي و اختلاس ستون مقاومت را مي شکند. خداي تعالي در اين آيه فرموده است اگر مي خواهيد سرپا بايستيد و قيام داشته باشيد مال را دست سفيهان ندهيد، مال را به دست عقلا جامعه بدهيد تا آن ها با برنامه ريزي صحيح بتوانند باعث قيام باشند. دست عقلاء متدين بدهيد، بايد با درايت اسلامي کارکرد. بايد بين درآمد و سرمايه فرق گذاشت. نفت سرمايه است بايد به سرمايه ي ديگر تبديل شود و بعد از آن سرمايه کسب درآمد کرد. با سرمايه فروشي نمي شود قيام داشت. بعضي از کشورهاي نفت خيز اقتصادشان به 25% نفت وابسته است. يکي از ارکان اقتصاد مقاومتي سپردن کارهاي اقتصادي به دست مردم است. مردم متدين کار بلد.

عمروبن معدي کرب، سلحشوري که شمشيري به نام صمصامه داشت و در جنگ ها پيروز بود. خليفه وقت شمشير را خواست او هم داد اما آنچنان که مي گفتند نبود، نامه نوشت که شمشيرت آنچنان هم که مي گفتند برّان نيست. او جواب داد شميشر دادم، بازو که ندادم، آن شمشير با بازوي من برّان است. ايران بدون اسلام شمشير بدون معدي کرب است. کاري از دستش بر نمي آيد و تلاش براي اسلام زدايي از ايران از خيلي قبل شروع شد.

ايران به واسطه ي داشتن فرهنگ قوي و قدرت سياسي اجتماعي و روحانيون به عنوان مدافع حريم هويت اسلام و ايران، اين ها مانع بود که استعمار مستقيماً و علني ايران را مستعمره کند لذا کار را به دست عوامل و دست نشاندگان سپرد و غير مستقيم شروع کرد به از بين بردن مباني ديني و اسلامي تا بتواند استقلال را بگيرد. دشمن کارش دشمني است. کارش، کار شکني است خيانت است، او بايد فشار بياورد بايد تهديد بکند، بايد تبليغ بکند بايد جلوي راه ما خار بياندازد اما ما به قدرت لايزال الهي و توجهات اهل بيت عصمت و ولي عصر (روحي فداه) با بازوان توامند و فکر وزين جوانان و دانشمندان کشور براي ايران آينده اي درخشان تر خواهيم ساخت. يکي از شفاف ترين کارهايي که صورت گرفت کودتاي بود که در 3 اسفند سال 1299 قواي قزاق به فرماندهي رضاخان انجام گرفت و تهران تصرف کردند و از همان زمان حامي منافع انگلستان و تحت حمايت آن ها تا به پادشاهي رسيد و باعث تأثيرات فراوان سياسي، اجتماعي، فرهنگي و اقتصادي شد و گرفتاري هايي براي ايران و اسلام به‌وجود آورد که شمارش و شرح آن ها زمان زيادي مي برد. خيانت هايي که ساليان سال ايران را عقب برد. بخشيدن ارتفاعات آرارات به ترکيه، قسمت هايي از شرق به افغانستان و شط العرب (اروند رود) به عراق. کشف حجاب، بي احترامي به عاشورا و علماء و سرکوب مردم مشهد، استبداد و فرهنگ ستيزي و دين ستيزي و امثال ذلک اما آنچه باز در اين جريان کشور فروشي و استقلال سوزي نمايان است صلابت و مبارزه راد مردي از خاندان رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم)، روحاني بصير و انقلابي و خدا ترسي چون مدرس که جلو آمد و جلوگيري کرد از انحرافات. نطق هاي مدرس موجود است. تاريخ ايران و اسلام پر است از اين شجاعت ها و رشادت ها، اگر روحانيت نبود اسلام نبود و اگر اسلام نباشد عامل قيام و استقامت نيست. بايد اين سلسله و اين دوده ادامه داشته باشد که به تشويق شما و ترغيب شما نياز است. فرزندان و نزديکان خودتان را تشويق کنيد تا 25 اسفند فرصت است براي ثبت نام. ما اگر پزشک و دانشمند هوافضا هم نداشته باشيم عيب ندارد از خارج وارد مي‌کنيم اما بدانيد مطهري را نمي توانيم وارد کنيم. باهنر و شهيد بهشتي نمي توانيم وارد کنيم.

وَ مَن اَحسَنُ قَولاً مِمَّن دعا اِليَ اللهِ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ قال اِنَّني مِنَ المسلمينَ (آيه ي 33 سوره مبارکه فصلت) ما شهيد غلامرضا سلطاني اين روحاني مجاهد، عابد، مبارز، اهل تقوي، اهل درس که از طرف امام (ره) امام جمعه ي اشتهارد شد و بعد حاکم شرع دادگاه انقلاب کرج شد و همه ي شما او را مي شناسيد را نمي توانيم وارد کنيم. اين شخصيتي که تلاش فراواني انجام داد براي وحدت حوزه و دانشگاه و ناتمام مشاغلي که داشت از علم و فرهنگ، فاصله نگرفت و کتبي را تأليف کرد و در پايان در 1/12/64 به همراه شهيد محلاتي در سانحه هوايي به شهادت رسيد خداي تعالي بردرجات تمامي شهدا ايران و انقلاب و اسلام بيفزايد.

انفجار لبنان در نزديکي مرکز ايراني، باز جلوه اي ديگر از روحيه ي ارحاب و ترور در طرف مقامل ماست که نه توان سياسي دارد و نه توان نظامي لازم براي مقابله.

سعي کردم خيلي کوتاه نکاتي را راجع به اقتصاد مقاومتي بيان کنم و در ضمن به مناسبت هاي هفته هم اشاره شد.