۱۴۰۴/۰۶/۲۰

سردبیر

معاشرت باید هدفمند، مفید و الهام‌بخش باشد؛ و الا باید محدود یا قطع شود

بسم الله الرحمن الرحیم

سلسله جلسات درس اخلاق

با موضوع وصایای رسول خدا صلوات الله علیه وآله به ابوذر

جلسه شصت و چهارم – 19/06/1404

 

اهمیت معاشرت در زندگی فردی و اجتماعی

یکی از مسائل مهم در زندگی فردی و به‌ویژه اجتماعی، موضوع معاشرت با دیگران است؛ دید و بازدید، سلام و احوالپرسی، رفت‌وآمد و نشست و برخاست با یکدیگر. این مسئله در متون روایی ما نیز به‌طور مفصل بیان شده است. در منابع حدیثی همچون کتاب‌العشرة در کافی و همچنین در وسائل‌الشیعه، مباحث مربوط به شیوه معاشرت و روابط انسانی به تفصیل مطرح گردیده است. البته میان علمای اخلاق درباره کیفیت و میزان معاشرت اختلاف‌نظر وجود دارد. برخی معتقدند معاشرت و اختلاط با دیگران مطلوب است و برخی دیگر انزوا و گوشه‌نشینی را توصیه کرده‌اند. پرسش اصلی این است که: آیا معاشرت با مردم بهتر است یا انزوا و گوشه‌گیری؟

جایگاه یاد خدا در میان غافلان

در روایات آمده است که اگر فردی در میان غافلان ـ کسانی که اهل گناه آشکار نیستند، اما زندگی‌شان مشغول لهو و بیهودگی است ـ به یاد خدا باشد، همچون رزمنده‌ای است که در میدان جنگ باقی مانده در حالی که دیگران فرار کرده‌اند. این نشان می‌دهد که حضور در میان مردم، حتی اگر غافل باشند، می‌تواند فرصتی برای ذکر خدا و ثبات ایمان باشد.

دو نگاه روایی: انزواطلبی یا معاشرت

روایات در این زمینه دو دسته‌اند: گروهی از روایات، انزواطلبی را به‌شدت تقبیح کرده‌اند و آن را کاری ناپسند دانسته‌اند. در مقابل، برخی روایات، انزوا را توصیه کرده و معاشرت گسترده را بی‌ثمر و حتی مضر دانسته‌اند. بر همین اساس، علما نیز کوشیده‌اند با جمع‌بندی روایات، فواید و مضرات هر دو رویکرد را بیان کنند.

فواید انزواطلبی

  1. فراغت برای عبادت و تفکر: انزوا فرصتی فراهم می‌کند تا انسان بدون مزاحمت دیگران به عبادت و بندگی خدا بپردازد و در امور مهم دنیوی و اخروی خود بیندیشد.
  2. دوری از گناهان اجتماعی: وقتی معاشرتی وجود نداشته باشد، زمینه گناهانی مانند غیبت، تهمت، دروغ و ریا از میان می‌رود.
  3. مصونیت از دنیاطلبی: معاشرت با مردم گاهی موجب می‌شود انسان در دام حرص و مقایسه‌های مادی بیفتد. انزوا این زمینه را از بین می‌برد.
  4. پیروی از سیره پیامبر(ص): پیامبر اکرم(ص) پیش از بعثت مدت‌ها در غار حرا خلوت می‌کرد و در همین خلوت‌ها زمینه دریافت وحی برای ایشان فراهم شد.
  5. رهایی از تعصبات و نزاع‌ها: اجتماعات معمولاً آمیخته با اختلاف و درگیری‌اند. انزوا انسان را از این آسیب‌ها دور می‌سازد.
  6. در امان ماندن از حسادت و دشمنی‌ها: معاشرت، نعمت‌های انسان را در معرض دید دیگران قرار می‌دهد و موجب حسادت و دشمنی می‌شود. انزوا این خطر را کاهش می‌دهد.
  7. کاهش توقعات اجتماعی: فرد منزوی از حضور در مراسم، دید و بازدید یا یاری دیگران معاف است و کسی از او انتظار خاصی ندارد.

فواید معاشرت

  1. آموزش و یادگیری: علوم دینی و دنیوی از طریق معاشرت، حضور در محافل علمی و شرکت در جلسات به دست می‌آید. خود این کار در روایات عبادت شمرده شده است.
  2. تهذیب نفس و رعایت حدود شرعی: شناخت حلال و حرام و تربیت اخلاقی در تعامل با دیگران به دست می‌آید.
  3. تأمین نیازهای مادی: تجارت، کسب‌وکار و رفع نیازهای زندگی بدون معاشرت ممکن نیست.
  4. انس و رفاقت: قرآن و روایات به دید و بازدید دوستان توصیه کرده‌اند. حتی قدم برداشتن برای دیدار دوست مؤمن، ثواب فراوان دارد؛ از جمله پاک شدن گناهان و ارتقای درجات در آخرت.
  5. رشد استعدادهای مادی و معنوی: معاشرت موجب شکوفایی استعدادها و افزایش تجربه‌های فردی می‌شود.
  6. تأثیر رفاقت بر سعادت یا شقاوت: دوستی‌های صحیح می‌توانند انسان را به کمالات برسانند و دوستی‌های نادرست می‌توانند او را به سقوط بکشانند. نمونه‌های تاریخی مانند حبیب بن مظاهر نشان‌دهنده نقش مثبت رفاقت است.
  7. کسب ثواب‌های اجتماعی: کارهایی همچون شرکت در تشییع جنازه، عیادت بیمار، دید و بازدید و همدلی با دیگران همه در پرتو معاشرت حاصل می‌شود.
  8. ایجاد شادی در دل مؤمنان: یکی از بزرگ‌ترین عبادات، وارد کردن سرور در قلب مؤمن است که جز با ارتباط و معاشرت امکان‌پذیر نیست.

جمع‌بندی

هر دو شیوه ـ انزوا و معاشرت ـ دارای فواید و مضرات خاص خود هستند. آنچه از مجموع روایات و نظر علما برداشت می‌شود، اعتدال در معاشرت است؛ یعنی نه انزوای مطلق درست است و نه معاشرت بی‌حد و مرز. باید با حفظ یاد خدا، معاشرتی هدفمند و سالم داشت و در عین حال، از مجالس و ارتباطاتی که موجب غفلت و گناه می‌شود، پرهیز کرد.

ادخال سرور و اهمیت شاد کردن مؤمن

در منابع روایی بابی مستقل درباره ادخال سرور، یعنی وارد کردن شادی در دل مؤمن، وجود دارد. این امر نشان می‌دهد که معاشرت و ارتباط با دیگران لازم است؛ چرا که بدون ارتباط، امکان شاد کردن و دلگرم ساختن مؤمنان فراهم نمی‌شود. هرگونه ادخال سرور، ثواب‌های فراوان دارد و راه رسیدن به آن، از مسیر معاشرت و همراهی با مردم می‌گذرد.

آسیب‌های انزوا و گوشه‌نشینی

گاهی انزوا و گوشه‌نشینی موجب تکبر و خودپسندی می‌شود. فردی که در خلوت خود به عبادت می‌پردازد، ممکن است به‌تدریج دچار نخوت شود و خود را برتر از دیگران ببیند. معاشرت با مردم این روحیه را تعدیل می‌کند و انسان درمی‌یابد که هم‌سطح دیگران است. در روایات آمده است که انسان در معاشرت با دیگران از سه حالت خارج نیست: اگر هم‌سن باشد، باید او را هم‌مسیر در راه بندگی خدا دانست؛ اگر بزرگ‌تر باشد، باید به احترام و عبادت بیشتر او توجه کرد؛ و اگر کوچک‌تر باشد، باید او را تکریم نمود، زیرا گناهانش کمتر است و ممکن است در مقام توبه برتر از ما شود. بنابراین، معاشرت، مانع خودبزرگ‌بینی و موجب تواضع می‌شود.

نقش معاشرت در کسب تجربه و مهارت‌ها

مهارت‌های زندگی تنها در پرتو ارتباط با دیگران به دست می‌آید. هیچ‌کس نمی‌تواند در خانه بنشیند و حرفه‌هایی چون لوله‌کشی یا برق‌کاری را بیاموزد. انسان ناگزیر است برای فراگیری مهارت‌ها با دیگران در ارتباط باشد، تجربه بیندوزد و از دانش و تخصص آنان بهره ببرد.

اعتدال در معاشرت

سؤال اصلی همچنان باقی است: آیا باید انزواگزین بود یا معاشرت داشت؟ پاسخ روایات و جمع‌بندی علما این است که هیچ‌کدام به‌طور مطلق پذیرفتنی نیست. نه می‌توان انزوا را به‌طور کامل تجویز کرد و نه معاشرت بی‌حد و مرز را. آنچه مطلوب است، اعتدال است. جایی که معاشرت موجب گناه، غفلت یا انحراف می‌شود، باید از آن فاصله گرفت؛ و جایی که معاشرت زمینه رشد، یادگیری و انجام تکالیف الهی را فراهم می‌کند، باید به آن پرداخت.

تکالیف اجتماعی و زیان انزوا

زیاده‌روی در گوشه‌گیری موجب ترک وظایف اجتماعی می‌شود و این قطعاً زیان‌آور است. امر به معروف و نهی از منکر، یاری به دیگران، همدلی و مسئولیت‌پذیری همگی در بستر ارتباط با مردم تحقق می‌یابد. انسان منزوی نه می‌تواند امر به معروف کند و نه در نهی از منکر نقشی داشته باشد.

نظام احسن و جایگاه نعمت‌ها

خداوند عالم را بر پایه نظام احسن آفریده است؛ یعنی بهترین شکل ممکن برای هستی. هر مخلوقی جایگاهی ویژه دارد: انسان باید ایستاده راه برود، حیوان باید بر چهار دست و پا حرکت کند، دریاها، کوه‌ها، جنگل‌ها و آسمان‌ها هرکدام در جای خود کامل و بی‌نقص‌اند. بنابراین، آنچه خداوند مقرر کرده، بهترین حالت ممکن است. نعمات الهی برای استفاده درست انسان آفریده شده‌اند و نباید با دست خود آنها را به نقمت تبدیل کرد. بسیاری از مشکلات و بلاها نتیجه گناهان و انحرافات انسانی است، نه کاستی در نظام خلقت. بارش باران یا نبود آن نیز در روایات به گناهان و طاعات مردم نسبت داده شده است.

سوء‌استفاده از بیت‌المال

نمونه تاریخی این مسئله، انحراف برخی از خلفای بنی‌امیه بود که بیت‌المال را ملک شخصی خود می‌دانستند و هرطور می‌خواستند در آن تصرف می‌کردند. در حالی که قرآن و سنت، بیت‌المال را متعلق به همه مردم دانسته و هرگونه دست‌اندازی به آن را ظلم آشکار معرفی کرده است.

وحدت و همبستگی در پرتو معاشرت

خداوند در قرآن کریم مسلمانان را به اعتصام به حبل‌الله و وحدت دعوت کرده است. برادری، ارتباط، رفت‌وآمد و معاشرت در مسیر بندگی خدا، نعمت الهی شمرده می‌شود. هرجا اختلاف و پراکندگی پدید آید، ضعف و انحراف نتیجه خواهد بود. نمونه‌های امروزی نیز نشان می‌دهد که حتی مردم کشورهای غیرمسلمان برای دفاع از مظلومان به میدان می‌آیند، در حالی که برخی کشورهای اسلامی در برابر ظلم و تجاوز سکوت اختیار کرده‌اند. این ناشی از ضعف در همبستگی و عدم بهره‌گیری درست از نعمت معاشرت و وحدت است.

قبله اول و دوم و نقش دشمنان

در تاریخ اسلام، دو قبله مطرح است: قبله اول (مکه) که به دست حضرت ابراهیم(ع) بازسازی شد، و قبله دوم (بیت‌المقدس) که پیامبر اکرم(ص) به سوی آن نماز گزارد. اراده الهی بر این بوده است که این دو مرکز تحت ولایت الهی باقی بمانند. دشمنان، به‌ویژه یهود، تلاش کرده‌اند این دو قبله را به سلطه خود درآورند. این تقابل همچنان ادامه دارد تا آن زمان که حضرت حجت(عج) ظهور کند و این دو قبله بار دیگر به دست ولایت الهی آزاد شوند.

معاشرت، نعمتی الهی

در نهایت باید گفت معاشرت و ارتباط با دیگران نعمتی الهی است. قرآن کریم نیز آن را به‌عنوان نعمتی بزرگ یاد کرده و برادری میان مؤمنان را نتیجه این نعمت دانسته است. البته معاشرت با همه انسان‌ها مفید نیست؛ معاشرت با گناهکاران و کسانی که انسان را از خدا دور می‌کنند، زیان‌آور است و باید از آن پرهیز کرد. در مقابل، معاشرت با کسانی که انسان را به یاد خدا می‌اندازند، لازم و سودمند است و باید مورد توجه قرار گیرد.

اهمیت انتخاب دوست و هم‌صحبت

در منابع روایی آمده است که باید بسیار دقت کرد با چه کسی هم‌سخن می‌شویم و با چه کسی معاشرت داریم. پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «هر کس که مرگش فرا رسد، در پیشگاه خداوند یارانش را مجسم می‌بیند؛ اگر یارانش از نیکان باشند، او نیز در زمره نیکان قرار می‌گیرد و اگر از بدکاران باشند، او نیز در زمره آنان خواهد بود.» این بیانگر آن است که دوست بد انسان را بد و دوست نیک او را نیک می‌کند. بنابراین انتخاب دوست و هم‌کلامی نقش اساسی در سعادت و اخلاق فرد دارد.

معاشرت هدفمند

روایات، مانند آنچه رسول خدا به ابوذر تذکر داده‌اند، تأکید می‌کنند که معاشرت باید هدفمند و مفید باشد. ارتباط در بازار، کسب‌وکار و فعالیت‌های ضروری زندگی لازم است و با آن می‌توان مهارت‌ها، تجربه و دانش را کسب کرد. معاشرت نباید صرفاً برای سرگرمی یا تفریح بیهوده باشد؛ بلکه باید انسان را به یاد خدا بیاورد و او را به رشد اخلاقی و علمی هدایت کند.

معیار انتخاب رفیق و همراه

دوستی و معاشرت با افراد باید بر اساس اثر مثبت آنان بر اخلاق و دین انسان باشد. برخی افراد باعث یاد خدا می‌شوند و برخی دیگر وسوسه‌های دنیوی، گناه یا فساد را به یاد می‌آورند. بنابراین لازم است انسان با کسانی دوست شود که حضورشان، نگاهشان و رفتارشان موجب یاد خدا و رشد معنوی او گردد. علم و دانش نیز یکی از بهترین دوست‌هاست؛ انسان با کتاب و مطالعه می‌تواند دانش خود را افزایش دهد و در مسیر بندگی خدا رشد کند.

استفاده از نعمت‌های دنیا بدون وابستگی

دنیا و نعمات الهی، از جمله خوراک، پوشاک، طبیعت، باغ‌ها، دریاها و منابع مادی، همه برای استفاده درست انسان آفریده شده‌اند. بهره‌گیری صحیح از دنیا جایز و حتی لازم است، اما وابسته شدن به دنیا و وابستگی مادی موجب انحراف و آسیب می‌شود. انسان باید با رعایت تعادل، از نعمات بهره گیرد و در مسیر آخرت از آن استفاده کند، بدون آنکه گرفتار دنیاپرستی و طمع شود.

معاشرت همراه با تربیت و آگاهی

در معاشرت، انسان باید توجه داشته باشد که هر فعالیت و ارتباطی، حتی صرف غذا خوردن یا نشست‌وبرخاست با دوستان، می‌تواند زمینه تربیت و یاد خدا باشد. پیامبر اکرم(ص) به ابوذر توصیه کرده‌اند که با چه کسانی بنشیند، با چه کسانی برخیزد و با چه کسانی هم‌سخن شود تا معاشرت به رشد اخلاقی و معنوی او بیانجامد و از انحراف دور بماند.

نتیجه‌گیری

انتخاب دوست، هم‌صحبت و محیط معاشرت، نقش اساسی در سعادت و رشد انسان دارد. معاشرت باید هدفمند، مفید و الهام‌بخش باشد؛ ارتباط با کسانی که یاد خدا را زنده می‌کنند، موجب تقویت ایمان و اخلاق می‌شود و ارتباط با کسانی که انسان را به گناه یا فساد می‌کشانند، باید محدود یا قطع شود. بهره‌گیری درست از نعمت‌های الهی و استفاده از علم و مهارت، همگی در پرتو معاشرت و ارتباط با افراد نیک و دانشمند حاصل می‌گردد.