بسم الله الرحمن الرحیم
سلسله جلسات درس اخلاق
با موضوع وصایای رسول خدا صلوات الله علیه وآله به ابوذر
جلسه شصت و سوم – 12/06/1404
هدف از آفرینش انسان
در قرآن کریم و روایات تأکید شده است که انسان موجودی کمالجو است؛ یعنی همواره تلاش میکند تا به مراتب بالاتر از کمال برسد. خدای متعال میفرماید: «سَخَّرَ لَكُم ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الأَرضِ»؛ یعنی همه جهان برای انسان آفریده شده است. این آفرینش بیهدف نیست، بلکه خداوند هدف مشخصی را دنبال میکند.
قطعاً آفرینش انسان تنها برای گذران عمری هفتاد یا هشتاد ساله و مشغول شدن به خوردن، خوابیدن و تولید نسل نیست. اگر چنین باشد، گویا نوعی فریب و بیثمر بودن زندگی است. اما حقیقت این است که خداوند میفرماید: «لِيَبلُوَكُم أَيُّكُم أَحسَنُ عَمَلاً»؛ مرگ و حیات، زمین و آسمان همه در اختیار انسان قرار داده شد تا او در بوته آزمایش قرار گیرد.
جایگاه عقل و خلاقیت انسان
ویژگی مهم انسان برخورداری از عقل است. با این موهبت الهی، انسان توانایی نوآوری، ابداع و خلق آثار تازه را دارد. او میتواند دیگر موجودات را در خدمت خود گیرد؛ ویژگیای که در هیچ موجود دیگری یافت نمیشود. حتی کارکرد زنبورها یا موریانهها که به ظاهر شبیه همکاری و سازماندهی است، صرفاً غریزی است و با انتخاب و آگاهی انسان تفاوت دارد.
اگر عظمت جهان را درک کنیم، آنگاه میفهمیم که این جهان بزرگ و بیکران، برای رشد و تعالی انسان فراهم شده است. در واقع جهان مقدمهای است برای رسیدن انسان به کمالات بالاتر.
مراتب بهرهمندی انسانها از بهشت
باید توجه داشت که جایگاه انسانها در آخرت به اندازه ایمان و عمل آنان است. بهرهمندی از بهشت یکسان نیست؛ برخی مدتی در جهنم کیفر میبینند و سپس وارد بهشت میشوند. گروهی دیگر تنها ساکن بهشتاند، اما مالک آن نیستند. در مقابل، عدهای به مرتبهای میرسند که بهشت مشتاق حضور آنان است؛ همانگونه که در روایات آمده بهشت مشتاق دیدار سلمان، ابوذر، مقداد و امیرالمؤمنین علی علیهالسلام است. این افراد صاحب بهشتاند؛ یعنی نه تنها در بهشت حضور دارند، بلکه حاکمان و فرمانروایان آن خواهند بود. قرآن کریم نیز از این حقیقت یاد میکند و در آیه ۶۹ میفرماید: پیامبران، صدیقان، شهدا و صالحان بهترین رفیقان و همراهان در آخرت هستند.
پیامبران و مراتب رسالت
انبیا الهی نیز دارای مراتب و درجات مختلفاند. تعداد آنان طبق روایات، یکصد و بیست و چهار هزار نفر است. از میان این جمع عظیم، تنها سیصد و سیزده نفر مقام رسالت یافتند و وظیفه اجتماعی و تبلیغی بر عهده داشتند. بقیه انبیا تنها برای خود، خانواده یا جامعه کوچکشان مبعوث شدند. از میان سیصد و سیزده رسول، پنج نفر دارای مقام «اولوالعزم» و صاحب شریعت مستقلاند. سایر پیامبران، همان شریعتها را تبلیغ، ترویج و گسترش میدادند و چیزی از خود نمیآوردند. برای روشن شدن این موضوع میتوان گفت: همانگونه که در حوزههای دینی مراجع تقلید معدودی هستند اما هزاران طلبه به نشر و تبلیغ آرای آنان میپردازند، انبیا نیز چنین نقشی داشتند.
برتری پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله
در میان همه پیامبران اولوالعزم، جایگاه پیامبر اسلام حضرت محمد صلیاللهعلیهوآله از همه برتر است. خداوند ایشان را افضل پیامبران و برگزیدهترین بنده خود قرار داد. او صاحب شریعتی جهانی و جاودانه است که بر همه شرایع دیگر برتری دارد. در آستانه ولادت این پیامبر عظیمالشأن، باید بار دیگر به این حقیقت توجه کنیم که خاتمالانبیا کاملترین انسان و برترین فرستاده خداوند است.
برتری انبیا و اهلبیت بر فرشتگان
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در روایتی فرمودند: «ای علی! خداوند تبارک و تعالی پیامبران را بر فرشتگان مقرب برتری داد، و مرا بر همه پیامبران و رسولان فضیلت بخشید. پس من برترینِ همه آنها هستم، و این برتری پس از من برای توست، ای علی! و سپس برای فرزندان تو یعنی امامان پس از تو». بنابراین در این سلسله مراتب، انبیا بر ملائکه فضیلت دارند، پیامبر اسلام بر همه انبیا برتری دارد و پس از او امیرالمؤمنین علیهالسلام و امامان معصوم علیهمالسلام در این جایگاه قرار میگیرند. در ادامه روایت آمده است که فرشتگان خدمتگزار ما و دوستداران ما هستند، و حتی خدمتگزاران محبان ما به شمار میآیند.
جایگاه محبان اهلبیت
شیعه شدن مرتبهای دشوار است و هر کسی به این مقام نمیرسد، اما محبت اهلبیت نیز منزلتی بزرگ دارد. بر اساس این روایت، حتی فرشتگان خدمتگزارِ محبان اهلبیتاند. این خود نشاندهنده ارزش محبت به خاندان پیامبر است، هرچند درک مقام انبیا و اولیا برای ما ممکن نیست.
صدیقان چه کسانیاند؟
از گروههایی که قرآن آنان را «صاحبان بهشت» معرفی میکند، صدیقان هستند. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به ابوذر فرمودند: «ای ابوذر! هیچ جوانی نیست که عمر خود را در اطاعت خداوند سپری کند، مگر آنکه خداوند مقام هفتاد و دو صدیق را به او عطا میکند». صدیق از ریشه صدق گرفته شده و به معنای کسی است که در نهایت راستی و درستی باشد. اما صدق تنها به گفتار محدود نمیشود، بلکه شامل رفتار، عملکرد و حتی نیت و اندیشه انسان است. صدیق کسی است که در گفتار و کردار کاملاً هماهنگ و راستین است؛ به گونهای که اعمال او گفتارش را تصدیق میکند.
نمونههای قرآنی صدیقین
قرآن کریم حضرت یوسف علیهالسلام را «یوسف صدیق» معرفی میکند، زیرا اعمال و گفتارش کاملاً صادقانه بود. همچنین درباره حضرت ابراهیم علیهالسلام میفرماید: «وَاذكُر فِي الكِتابِ إِبراهيمَ إِنَّهُ كانَ صِدّيقًا نَبِيًّا» (مریم/۴۱)؛ یعنی ابراهیم پیامبری بسیار راستگو و صدیق بود. درباره حضرت مریم سلاماللهعلیها نیز آمده است: «وَأُمُّهُ صِدّيقَةٌ» (مائده/۷۵)؛ مادر عیسی صدیقه بود. این نشان میدهد که صدیق بودن مقامی بلند است که با تلاش و ایمان واقعی به دست میآید.
صدق در همه ابعاد زندگی
صدق تنها در سخن راست گفتن خلاصه نمیشود. صدیق کسی است که حتی سخنی را که نمیداند راست یا دروغ است، بر زبان نمیآورد. او در رفتار، نیت و اندیشه نیز صادق است. ممکن است فردی در گفتار صادق باشد اما در عمل نباشد، یا در عمل صادقانه رفتار کند اما اندیشه صادق نداشته باشد. صدیق واقعی کسی است که در تمام شئون زندگی ــ گفتار، کردار و اندیشه ــ راستی و درستی را حفظ کند.
معیار صدق در عمل
اگر کسی کاری را در خلوت انجام دهد، اما در حضور کودکی از انجام همان کار خودداری کند، این نشانه آن است که در صدق خود کامل نیست. علت این است که نظارت خدا را کمتر از نظارت یک کودک میبیند و این یعنی در باور و اعتقاد، صداقت حقیقی ندارد. ممکن است فردی دروغ نگوید و از این جهت راستگو باشد، اما در عمل به دستورات الهی پایبند نباشد؛ در نتیجه صدیق واقعی محسوب نمیشود. صدق تنها در زبان نیست، بلکه باید در اعتقاد، اندیشه و عمل نیز صادق بود.
اهمیت صدق در همه ابعاد
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمودند: «صدق به نیکویی هدایت میکند و نیکویی به بهشت، و انسان راستگو نزد خداوند به عنوان صدیق شناخته میشود.» بنابراین، رسیدن به مقام صدیق نیازمند تلاش و مداومت طولانی است. انسان باید در همه عرصههای زندگی ــ از فکر و نیت گرفته تا رفتار و گفتار ــ صادق باشد.
ارزش صداقت جوانان
پیامبر خدا به ابوذر فرمودند: «اگر جوانی دوران عمر خود را در اطاعت خدا سپری کند، خداوند پاداش هفتاد و دو صدیق را به او عطا میکند.» این بیان نشان میدهد که کنترل نفس در جوانی، در اوج غرایز و شهوات، ارزش و پاداشی بینظیر دارد. نمونههای فراوانی از بزرگان دین وجود دارد که از همان آغاز جوانی مراقبت ویژهای بر اعمال خود داشتند. نقل است که مرحوم آیتالله عبدالکریم حائری میفرمود: «من حتی در خواب به نامحرم نگاه نمیکنم.» این نشان از تمرین و ممارست سالیان دراز در کنترل نگاه دارد. یا عالمی دیگر که از جوانی همواره سر به زیر داشت و همین عادت تا پیری همراه او باقی مانده بود. بنابراین، باید از همان جوانی خودسازی و مراقبت را آغاز کرد و نمیتوان آن را به دوران پیری موکول کرد.
لذت ایمان و حلاوت صدق
کنترل نفس در شرایط سخت، لذتی معنوی در پی دارد که آن را «حلاوت ایمان» مینامند. کسی که در برابر گرسنگی غذایی حرام را رد میکند یا نگاه و گوش خود را از حرام بازمیدارد، شیرینی ایمان را در جان خویش میچشد؛ شیرینیای که به آسانی از او جدا نمیشود. پیامبر اکرم هشدار دادهاند: «کسی که حتی به شوخی دروغ بگوید، حلاوت ایمان را نمیچشد.» پس صدق و ایمان پیوندی عمیق دارند.
ذکر در میان غافلان
در پایان، رسول خدا صلیاللهعلیهوآله به ابوذر فرمودند: «ذکر گفتن در میان غافلان، مانند پایداری در میدان جنگ در حالی است که دیگران گریختهاند.» یعنی کسی که در جمعی غافل یاد خدا را فراموش نمیکند، در حقیقت به تنهایی در برابر سختیها ایستادگی کرده و جهاد بزرگی انجام داده است.