۱۴۰۴/۰۶/۲۸

ادمین

«دفاع مقدس، ایران را به خودکفایی رساند و جبهه استکبار را رسوا کرد»

متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۴/06/28

استان البرز، شهرستان کرج

توسط آیت الله حسینی همدانی

بِسمِ الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ

اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ

اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد

وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ

وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین

 

اوصیکم عباده الله و نفسی بتقوی الله و طاعته. متقین اهل تعصب نیستند مگر در مواردی که شرع اجازه داده است که آن تعصب، ممدوح است.

جلسه قبل درباره تعصب بی‌جا امیرالمومنین‌ علیه‌السلام فرمود: من در حالات جهانیان نظر افکندم‌، هیچ کس را نیافتم که بدون علت درباره چیزی تعصب ورزد، جز با دلیلی که با آن ناآگاهان را بفریبد، و یا برهانی آورد که در عقل سفیهان نفوذ کند، جز شما، زیرا درباره چیزی تعصب می‌ورزید که نه علتی دارد و نه سببی. خطاب به مردم کوفه و اطرافیان خودش است، یعنی بالاخره افراد برای تعصبی هم که دارند، دلیل می‌آورند ولو دلایل آنها ضعیف و سست باشد و یا دنبال منافع مادی باشند، دنبال فخر و مباهات کاذب باشند و یا طوری جلوه داده‌اند که افراد بی‌خبر آن را درست خیال می‌کنند و یا دلیلی می‌آورند که افراد سفیه و جاهل می‌پسندند و امثال اینها. اما شما بدون دلیل اقدام به خون ریزی و نزاع می‌کنید. و این تعصب شما از تعصب آنان بدتر است. یعنی بالاخره آنها یک ظاهر فریبی و بهانه‌ای دارند ولی شما جاهل و خیال زده هستید که آن را هم ندارید و این حالت شما در جامعه فقط هرج و مرج درست می‌کند. «فَإِنَّكُمْ تَتَعَصَّبُونَ لاَمْر مَا يُعْرَفُ لَهُ سَبَبٌ وَلاَ عِلَّةٌ». شما نسبت به امورى که اصل و اساسى ندارد، با تعصب برخورد مى‌نمایید، در حالى که دیگر سرکشان براى عمل زشت خود حداقل دستاویزى دارند‌.

بعد در ادامه امام به عنوان نمونه تعصب بی‌جایی که بالاخره متعصب برای خودش دلیل آورده، به استکبار شیطان از سجده کردن اشاره کردند که ابلیس به ماده اصلی خلقت خودش فخر کرده و به خیال خودش آتش را برتر از خاک دانسته با اینکه شرافت اصلی مربوط به روح الهی است که از طرف خداوند در او دمیده شد، اما این را شیطان نفهمید و به قیاس افتاد. فرمودند: «اَمَّا إِبْلِیسُ فَتَعَصَّبَ عَلَى آدَمَ لاَصْلِهِ»، اما شیطان به خاطر اصل خلقت خود بر آدم علیه‌السلام تعصب ورزید، «وَطَعَنَ عَلَيْهِ فِی خِلْقَتِهِ، فَقَالَ» و آفرینش او را مورد سرزنش قرار داد و گفت: «اَنَا نَارِيٌّ وَاَنْتَ طِینِيٌّ». من را از آتش و تو را از گل ساخته‌اند.

بعد نمونه‌ دیگری از تعصب را بیان می‌کند که مربوط به مستکبران و ثروتمندان و سرمایه‌داران بی‌خبر است، فرمود: «وَ اَمَّا الاَغْنِيَاءُ مِنْ مُتْرَفَةِ الاُمَمِ فَتَعَصَّبُوا لاِثَارِ مَوَاقِعِ النِّعَمِ فَقالُوا» و اما سرمایه‌داران فسادزده امت‌ها، برای داشتن نعمت‌های فراوان تعصب ورزیدند و گفتند: «نَحْنُ اَكْثَرُ اَمْوالا وَاَوْلاداً وَما نَحْنُ بِمُعَذَّبِینَ». ما صاحبان فرزندان و اموال فراوان هستیم و هرگز عذاب نخواهیم شد. نعمت‌های خدا را وسیله برتری جوئی و تعصب قرار دادند و زیر بار دعوت انبیاء نرفتند. حضرت می‌فرماید شما تعصب دارید اما نه مثل شیطان و نه مثل اغنیاء و مستکبران، بلکه به چیزی توجه دارید که ارزش بهانه‌جوئی هم ندارد و این بدترین نوع تعصب است.

یکی از آثار بسیار بد و مخرب خودپسندی، تعصب بی‌جا و پافشاری بر مطلبی بدون دلیل و برهان است. ریشه اصرار، اگر هوای نفس و انگیزه‌های غیر الهی و شرعی باشد می‌شود تعصب مذموم و مورد نکوهش قرآن و اهل بیت علیهم‌السلام. شاید مواجه شده باشید با افرادی که بدون هیچ دلیل معقولی از چیزی دفاع می‌کنند و همه سعی خود را می‌کنند که حرفشان به کرسی بنشیند و کاری با حق و باطل بودن گفته و خواسته خود ندارند، فقط می‌خواهند از قوم و قبیله و حزب و شهر و نژاد خود دفاع کنند. این یعنی من و قبیله‌ام از بقیه برتر هستیم این عجب و خودپسندی است.

وضعیت کوفه که مرکز حکومت امیرالمومنین علیه‌السلام بود به خاطر وجود قبائل مختلف و اقوام گوناگون به شدت روحیه قوم‌گرائی بالا بود و هر قبیله‌ای برای خودش افتخاراتی را برمی‌شمارد و در این بین نزاع و دعوا و بعضاً قتل هم صورت می‌گرفت. لذا امام هشدار داده‌اند. روشن است که این تعصب‌ها از نظر عقل و شرع  مذموم و مورد نکوهش است و ریشه همه اینها هم حب به ذات و خودبرتربینی و هیچ انگاشتن دیگران است.

خدای تعالی در آیه 26 سوره مبارکه فتح تعصب بی‌جا را نکوش کرده است و فرموده: «إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُواْ فىِ قُلُوبِهِمُ الحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الجَاهِلِيَّةِ فَاَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلىَ‏ رَسُولِهِ وَ عَلىَ الْمُؤْمِنِينَ وَ اَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى‏ وَ كاَنُواْ اَحَقَّ بِهَا وَ اَهْلَهَا  وَ كاَنَ اللَّهُ بِكُّلِ شَىءٍ عَلِيماً». آن‌گاه که کافران تعصب جاهلی را در دلهای خود قرار دادند خداوند نیز آرامش خود را بر دل پیامبرش و مومنان فرو فرستاد و تقوا را همراهشان کرد که آنان به تقوا سزاوارتر و شایسته‌تر بودند و خدا بر هر چیزی داناست.

بعد در ذیل آیه شریفه روایاتی داریم که رسول خدا فرمودند: هر کس در دلش به اندازه دانه خردلی عصبیت باشد، خداوند در روز قیامت او را با اعراب جاهلیت برانگیزد. امام سجاد علیه‌السلام فرمودند: تعصبی که صاحبش به سبب آن گنهکار می‌باشد، این است که آدمی بدان قوم خود را از نیکان قومی دیگر بهتر بداند. دوست داشتن قوم خود عصبیت نیست، بلکه کمک کردن قوم خود بر ستم از عصبیت است.

در مقابل تعصب مذموم تعصب ممدوح است که حضرت به آن هم اشاره فرمودند. «فَإِنْ كَانَ لَا بُدَّ مِنَ الْعَصَبِيَّةِ فَلْيَكُنْ تَعَصُّبُكُمْ لِمَكَارِمِ الْخِصَالِ وَ مَحَامِدِ الْاَفْعَالِ». پس اگر در تعصب ورزيدن ناچاريد، براى اخلاق پسنديده، افعال نيكو، و كارهاى خوب تعصّب داشته باشيد.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾

 

 

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد

وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ

وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی

وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد

وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ

 

خودم و همه‌ی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می‌کنم. اهل تقوا کاملاً به قیامت و حساب و کتاب آن اعتقاد دارند و هم چنین باور دارند که روزی رسان خداوند است. در حکمت 348 از حکم نهج‌البلاغه دارد کسی به امیرالمومنین علیه‌السلام گفت: اگر درِ خانه مردى را به روى او ببندند و او را داخل خانه قرار دهند، روزى او از كجا مى‏رسد؟ حضرت در جواب فرمود: «مِنْ حَيْثُ يَاْتِيهِ اَجَلُهُ». از جایی كه اجلش مى‏رسد.

اینجا حضرت روزی را با مرگ قیاس کرده‌اند. چون اگر در را روی کسی ببندند و غذا به او ندهند به طور طبیعی باید بمیرد. در اینجا امام به قدرت خداوند اشاره فرموده‌اند که اگر اراده خدا باشد زنده می‌ماند. مثل یونس در شکم ماهی تا چهل روز و اصحاب کهف تا سیصد و نه سال که در غار به اراده الهی زنده ماندند. خداوند توفیق درک معارف الهی و عمل به دستوراتش را به همه ما عنایت بفرماید.

در شروع فصل پاییز و روزهای ابتدائی ماه مهر، دو اتفاق مهم قابل بحث است. یک دفاع مقدس و دیگری بازگشائی مدارس و آغاز سال تحصیلی جدید. به هرکدام مختصر اشاره می‌کنم.

این روزها فرصت مغتنمی است تا به راهبردی‌ترین موضوع یعنی تعلیم و تربیت و معلم و دانش آموز و مدرسه پرداخته شود. اولاً شروع سال تحصیلی و بهار علم آموزی را به همه دانش آموزان و دانشجویان و طلاب و معلمان و اساتید و مدیران تبریک عرض می‌کنم و امیدوارم همگی در مسیر کسب علم و معارف موفق باشید و خداوند توفیق خدمت‌گذاری به مردم را نصیب شما بگرداند.

موضوع آموزش و پرورش بسیار مهم است که حضرت آقا فرمودند: «برای آموزش و پرورش هرچه هزینه کنیم سرمایه‌گذاری است». اگر مسئولین مربوطه به همین کلام توجه کرده بودند خیلی از مسائلی که امروز مطرح است را قطعاً عبور کرده بودیم.

اهمیت آموزش و پرورش به این خاطر است که آینده کشور را می‌سازد. لذا همه ارکان فعال در مدرسه تا سطوح بالای مدیریتی باید مهارت‌ها، شایستگی‌ها و تعهد لازم را داشته باشند. طبق نقل 120 هزار مدرسه در کشور وجود دارد که می‌توانند با اهتمام و برنامه ریزی دقیق هرکدام از آنها یک ایران باشد برای ایران فردا. غفلت از مدرسه یعنی از دست دادن آینده، یعنی حل نشدن مشکلات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی کشور.

بر اساس بیانیه گام دوم انقلاب برای پیشبرد اهداف انقلاب تا برقرای تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی باید بار امانت را بر دوش جوانان انقلابی مومن متعهد گذاشت. تعلیم و تربیت و پرورش افراد عالم، مبارز، اهل استقامت و جهادی را چه دستگاهی می‌تواند برعهده بگیرد؟ این کار نمی‌شود مگر در بستر مدرسه‌ای انقلابی و تحت تعلیم مربی انقلابی که استعدادها را شناسائی و شکوفا کند. همانطور که حضرت امام در مدرسه انقلاب و گام اول این کار را انجام داد و حضرت آقا به این کار شتاب و سرعت داد، که بحث آن و نمونه‌ها مفصل است. آنچه بنده از بیانات حضرت آقا و دلسوزان می‌فهمم، امروز اولویت مهم نظام اسلامی، تحول و بازسازی عرصه تعلیم و تربیت است.

مناسبت دوم دفاع مقدس است. در مورد دفاع مقدس باید توجه داشته باشیم که به خصوص در سال‌های اخیر جریان خاصی با ایجاد شبهه، تحریف و سیاه نمائی که بخشی از جنگ شناختی دشمن علیه ملت ایران است درباره دفاع مقدس و نتایج آن به انواع سم پاشی پرداخته است. حتی گاهی بین نیروهای نظامی ایجاد تفرقه و شبهه افکنی کرده است.

البته همه به خصوص نیروهای انقلاب و اهل جنگ و جهاد باید انگاره‌های غلطی که در افکار عمومی نسبت به حقانیت جنگ و دفاع مقدس ایجاد می‌شود را تبیین و شبهات را خنثی کنند. برای ما در جنگ چهره آمریکا و همین کشورهای اروپائی، با کمک‌های صد در صدی که به صدام می‌کردند روشن‌تر شد و تا امروز هم دشمنی‌ها ادامه دارد.

من کمی به عقب برمی‌گردم، بعد از کودتای 28 مرداد 1332 شاه با نقشه آمریکائی‌ها به سلطنت برگشت و همه امور ایران رادراختیار آنان قرار داد. رابرت گراهام خبرنگار سابق روزنامه فایننشال تایمز در کتاب «ایران سراب قدرت» نوشت: وابستگی به متخصصان و افراد خارجی چنان شدید بود که تا سال‌های ۱۹۸۰ یعنی ۱۳۵۸ و ۵۹ شمسی، انتظار نمی‌رفت ایران بتواند حتی به مدت یک روز بدون کمک امریکا بجنگد و سلاح‌ها را به کار ببرد. یعنی کشوری بود که هیچ استقلالی نداشت و بدون کمک آمریکا نمی‌توانست روی پای خود بایستد.

دشمن با همین تصور که ما ضعیف هستیم و به خصوص بعد از انقلاب هنوز توان لازم و قوه نظامی کارآمدی نداریم، زمینه شد که در آن مقطع به صدام که عامل رسمی آنان بود چراغ سبز نشان بدهند که به ایران حمله کند. این مطلب را کمی توضیح دهم.

در طول جنگ تحمیلی که جنگ احزاب بود و ما تقریباً با تمام دنیا در حال جنگ بودیم چون حداقل از13 ملیت اسیر و تجهیزات 44 کشور را هم غنیمت گرفته بودیم، سیا طبق اسناد متقن موجود، با صدام ارتباط جدی داشت و در بخشی از همکاری ها تصاویر ماهواره‌ای از مناطق تجمع و آمادگی نیروهای ایران را برای صدام ارسال می‌کرد تا از سقوط او جلوگیری کند.

برای اینکه مطلب روشن‌تر شود عرض می‌کنم که رابطه صدام با آمریکا مربوط به جنگ ایران نبود و او از خیلی قبل با آمریکائی‌ها در ارتباط بود. فِیْصَل دوم، شاه عراق که دست‌نشانده انگلیس بود به دست عبدالکریم قاسم که به شوروی تمایل داشت سرنگون شد. با این کودتا فعالیت کمونیست‌ها در عراق بیشتر می‌شد و این به نفع غربی‌ها نبود.

در دوران جنگ سرد، آمریکا و شوروی برای اینکه کشورها را همراه خود کنند از هیچ اقدامی از کودتا، قتل و غارت و شکنجه دریغ نداشتند. در همین ایام غربی‌ها به فکر افتادند که عبدالکریم قاسم کمونیست که از شوروی طرفداری می‌کرد را به خاطر به خطر انداختن منافع غرب ترور کنند. یک جوخه 6 نفره از طرف سازمان سیا مامور ترور عبدالکریم قاسم که نخست وزیر عراق بود شدند. مسئولیت ترور با جوان تقریباً 20ساله در یکی از خیابانهای بغداد بود که ترور ناموفق بود. نام تروریست جوان صدام بود.

شروع جنگ ایران سال 1980 بود و همکاری صدام با سیا سال 1959. بعد از این ترور ناموفق، صدام با کمک سازمان سیا به تکریت، بعد به سوریه، عراق، لبنان فرار کرد و در مصر، تحت حمایت اطلاعات آمریکا بود. بعد هم وضعیت عبدالکریم قاسم و رابطه‌اش با امریکایی‌ها درست شبیه دکتر مصدق شد. اول به آنها اعتماد کرد بعد آنها بر علیه او کودتا کردند بعد حزب بعث با حمایت سیا به قدرت رسید و مقدمه‌ای شد تا آن تروریست سیاسیِ جوان اهل تکریت به عنوان دیکتاتور با نقشه آمریکائی‌ها به قدرت برسد.

حضرت آقا فرمودند: «صدام از اولِ کار با آمریکا هیچ‌گونه تضاد منافع نداشت. خود آمریکایی‌ها ادعا کردند که سازمان سیای آمریکا از اول در کودتای بعثی‌ها در عراق در سال ۱۳۴۷ هجری شمسی نقش داشته است….. لکن شکّی نیست که بعد از آن، بخصوص بعد از انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی، منافع این‌ها به هم گره خورد…. صدام طمع ارضی به کشور ما داشت، آمریکا هم با تشکیل نظام جمهوری اسلامی مخالف بود و می‌خواست حکومت طاغوتیِ دست‌نشانده را برگرداند. این منافع با هم گره خوردند، لذا در سال ۱۳۵۹ وقتی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران شروع شد و آمریکایی‌ها کمک خودشان را به او روز به روز بیشتر کردند حتی سازمان ملل را زیر فشار خود به انحای مختلف به حمایت از صدام وادار کردند؛ به هر حال صدام به درد آمریکایی‌ها خورد، چون توانست به نفع آن‌ها هشت سال انقلاب اسلامی را به جنگ، مشغول کند».

البته آن 8 سال که با همه تلخی‌ها برای کشور دستاوردهای فراوان داشت و به خودکفائی در عرصه‌های مختلف کمک کرد، تمام شد اما آیا دشمنی و خصومت‌های استکبار و به خصوص آمریکائی‌ها تمام شد؟ از اول خلقت تا امروز مبارزه و جنگ بین حق و باطل بوده و در زمان‌های مختلف شکل آن عوض شده و امروز به هوش مصنوعی و کوانتم رسیده است و به تعبیر حضرت آقا ما نباید هرگز «حَربٌ‌ لِمَن‌ حارَبَکُم» را فراموش کنیم اما باید بدانیم که همیشه به معنای تفنگ به دست گرفتن نیست، فرمودند: «به معنای درست اندیشیدن، درست سخن گفتن، درست شناسایی کردن، دقیق به هدف زدن است. بدانید وظیفه چیست، بشناسید راهی را که باید بپیمایید….».

به فضل الهی تا امروز مردم غیور و سربلند ایران که قیامش برای خدا بوده و از هیچ قدرتی غیر از خدا نترسیده در مقابل همه دشمنی‌ها ایستاده و از اهداف بلند اسلام و انقلاب و نوامیس خود دفاع کرده و سرسوزنی از آرمان‌های خود عقب ننشسته است و در هر فرصتی با صلابت نابودی مجسمه خباثت و پلیدی و گسترش دهنده فساد در عصر حاضر یعنی آمریکا را فریاد زده‌اند.

و البته مردم آزاده دنیا را با خود در این شعار همراه کرده‌اند. کاروان صمود همین پیام را دارد. کاروان صُمود (پایداری و ایستادگی) نماد مقاومت و یک حرکت سازنده بین المللی است که می‌خواهد در مقابل وحشی ترین موجودات عالم  بایستد و به جهان ساکت و بی درد نشان دهد که وجدان انسانیت هنوز بیدار و زنده است و در برابر ظلم همبستگی دارد.

علت این همراهی چیست؟ در دعوت همه انبیاء یکی از محوری‌ترین برنامه‌ها مبارزه با طاغوت است بعد از توحید. که فرمود: «وَ لَقَدْ بَعَثْنا فی‌ کُلِّ اُمَّةٍ رَسُولاً اَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ» (نحل: ۳۶). زیرا اگر پایه‌هاى عبودیت خدا و توحید محکم نشود، طاغوت‌ها از بین نمی‌روند و لذا نمی‌توان هیچ برنامه اصلاحى را اجراء کرد.

خلاصه اینکه عبودیت در متن خود، مبارزه با طاغوت را همراه دارد. بر همین اساس به رسول خدا یک ماموریت می‌دهد که به سراغ اهل کتاب برو و با آن‌ها یک جبهه در مقابل طاغوت‌ها و مستکبرین که ادعای خدائی دارند ایجاد کن. «قُلْ یا اَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى کَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَینَنَا وَبَینَکُمْ اَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِکَ بِهِ شَیئًا وَلَا یتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا اَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ…» (آل‌عمران: ۶۴) به اهل کتاب بگو: به سوى سخنى بیایید که میان ما و شما مشترک است؛ اینکه جز خدا را نپرستیم، چیزى را شریک او قرار ندهیم، غیر خدا را بجاى او رب خود نگیریم. ارباب، یعنی کسانی که ادعای ربوبیت دارند، و انسان‌ها را در بند خود درمی‌آورند.

آیه شریفه ملاک می‌دهد و می‌فرماید کسی اعتقاد حقیقی به خدای تعالی دارد که با اربابان به مبارزه برخیزد، از هر دینی که باشد. حالا این اربابان در طول تاریخ اسامی مختلف دارند یک روزی فرعون، قیصر و کسرا است. یک روز ابوسفیان و معاویه و یزید. و همینطور بیایید جلو تا امروز که آمریکا و اسرائیل و من تبع هستند.

و امروز تمام ادیان و مذاهب باید، یک جبهه بشوند برای نابودی اربابان، که اگر این مسئله اساسی حل بشود، همه انسان‌ها با برادری به یک دین صحیح الهی متدین خواهند شد. ریشه تمام اختلافات، وجود «اَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ» است. این کاروان صمود و این شعارهایی که علیه آمریکا و اسرائیل داده می‌شود نوید همین آیه شریف است. امروز ملاک شرافت و عزت و کرامت انسانی، شده مسئله دفاع از فلسطین و غزه  و نماد انزجار از این اربابان هم شعار مرگ بر اسرائیل است.

در پایان این بخش این کلام امام را توجه کنید که هم به انقلاب و هم به دفاع مقدس و هم به ملیت ایرانی توجه داده‌اند: «مردم آزاده جهان همیشه از ابرقدرت‌ها خصوصاً آمریکای جنایتکار صدمه دیده‌اند و تا عزم خود را برای رویارویی با کفر و شرک جهانی و آمریکای سلطه‌گر جزم ننمایند، هر روز شاهد جنایتی تازه خواهند بود. مردم شریف ایران باید توجه کنند که امروز، روز مبارزه و جنگیدن با تمام شیاطینی است که حقوق حقه تمامی پابرهنگان جهان را صرف عیش و نوش و تهیه سلاح‌هایی می‌نمایند که برای همیشه حاکم دنیای گرسنگان باشند».

ما در جنگ 12 روزه نشان دادیم که قدرتمند هستیم. دیدید به حریم هم پیمان خود قطر تجاوز کردند، جلسه اضطراری با سران کشورها تشکیل دادند اما نتیجه عملی این جلسه چه بود؟ آیا دست متجاوز قطع شد؟ بعد از همین اجلاس، به غزه و سوریه و جنوب لبنان با شدت بیشتر حمله کرد. اما ایران بدون این هیاهوها و جلسات، تا دستشان را بالا نبردند کوتاه نیامد.

البته عزیزان که آماده سفر به اجلاس سازمان ملل می‌شوند باید مواظب غافلگیری از نوع هنگام مذاکره و جلسه و امثال اینها باشند. با اینکه دستگاه دیپلماسی توافقاتی انجام می‌دهد اما نوع برخورد طرف مقابل نشان می‌دهد که مذاکره هیچ سودی برای کشور ندارد.

آیا در این دنیائی که یک شیطان وحشی و منفعت طلب که تحت کنترل هیچ قوه عاقله و بازدارنده‌ای نیست و هر لحظه اراده می‌کند به کشوری حمله کند و جنایت انجام دهد نباید در برابرش قوی شد؟ قوتی که بازدارندگی لازم در مقابل چنین عنصر پلیدی که جز کشتار و خونریزی نمی‌فهمد را داشته باشد؟ هر کس با هر عنوانی از قوت گرفتن ایران جلوگیری کند خائن به ملت و ایران و انقلاب است.

شما در همین میدان ورزش دیدید که ورزشکاران ما چگونه پیام اقتدار و عزت مخابره کردند و غیظ دشمنان را درآوردند و تلاش آنان را خنثی کردند. آن‌ها تلاش می‌کنند در مجامع بین‌المللی پرچم بالا نرود اگر هم بالا رفت بعضی‌ها بی‌احترامی کنند اما اینها حماسه درست کردند. هر یک سلام نظامی که این ورزشکاران به پرچم دادند مثل یک موشک نقطه‌زن به قلب دشمن فرود آمد و مورد تشویق رهبر معظم انقلاب با آن پیام کوتاه ولی حکیمانه و پر محتوا قرار گرفتند و ما هم به نوبه خود از همه آنان قدردانی و تشکر می‌کنیم.

نکته دیگر فقط این را فراموش نکنیم همانطور که دوران دفاع مقدس درگیر جنگ احزاب بودیم امروز هم در جنگ احزاب سیاسی و اقتصادی و فرهنگی وپروپاگاندای رسانه‌ای قرارداریم جنگی که ازهرجهت دشمنی دشمنان پیچیده‌تر و عمیق‌تر و مبهم‌تر و سخت‌تر می‌شود. و اکسیر اعظم و باطل السحر همه توطئه‌های بیگانگان وحدت و یک پارچه‌ بودن ملت ایران حول محور ولایت است که بحمدالله تا امروز به خوبی پیش رفته است.

بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾