بسمالله الرحمن الرحیم
متن کامل خطبه نماز جمعه استان البرز
شهرستان کرج توسط آیتالله حسینی همدانی
در تاریخ 01/09/1392
بسمالله الرحمن الرحیم
الحمدالله ربالعالمین و الصلاة والسلام علی سید الانبیاء و المرسلین
العبد الموید والرسول المسدد ابالقاسم المصطفی محمد
و علی آله الطیبین الطاهرین المعصومین سیما بقیة الله الاعظم فی الارضین
واللعن الدائم علی اعدائهم اجمعین من الان الی قیام یومالدین
خودم و همه شما را به تقواي الهي توصيه ميکنم. تقوي همان ملکهي حفظ نفس است از گناه، لازم است اين ملکه در همهي ما موجود باشد و اگر هست تقويت شود. اميرالمؤمنين (عليه السلام) در حکمت 203 نهج البلاغه فرمودند: «مردم از خدايي پروا کنيد که اگر چيزي بگوييد ميشنود و اگر چيزي را پنهان کنيد ميداند». اين بيان اميرالمؤمنين خيلي روشن و شفاف راه کنترل نفس و دقت در رفتار و پيمودن صراط مستقيم را به ما ياد ميدهد که ايها الناسُ اتَّقُوا اللهَ الذي اِن قُلتُم سَمِعَ وَ اِن اَضمَرتُم عَلِمَ. تمام انبيا الهي کار اصلي خود را در اين ميدانستند که مردم را طوري تربيت کنند که با تقوي باشند اهل کنترل و مواظبت بر نفس و اعضا و جوارح خود باشند اميرالمؤمنين در بيان ديگري فرمودند (نهج البلاغه خطبه 183 بند 10): «از خدايي بترسيد که شما در مقابل ديدگان او هستيد فَاتقوا الله الذي انتم بِعَينه، زمام شما به دست او و حرکات شما در قبضهي قدرت اوست وَ نَواصِيکُم بِيدهِ وَ تَقَلُّبُکُم فِي قَبضَتِهِ. اگر چيزي را کتمان کنيد ميداند و اگر آشکار کنيد مي نويسد اِن اَسرَرتُم عَلِمَهُ وَ اِن اَعلَنتُم کَتَبَهُ».
بحث در دو رفتار فرد ديگري از رفتارهاي انسان بود توبه و استغفار. راجع به استغفار نکاتي بيان شد. آثاري هم براي استغفار بيان کرديم که در توبه نبود توبه عملي فردي است که هر کس براي خود دارد و آن عبارت است از آن حالت ندم و پشيماني قلبي نسبت به خطايي پيدا ميکند و تصميم جدي ميگيرد که آن کار را تکرار نکند. در توبه شخص تائب قطعاً از کرده خود پشيمان است حالتي است برنامه ريزي شده که از گذشتهاش پشيمان است و قصد جدي دارد که در آينده مرتکب اشتباه گذشته نشود. اگر تائب با خلوص نيت به سمت خداي تعالي برگردد خدا را تواب رحيم ميابد. او بسيار توبه پذير است. اِستَغفِرُوا رَبَّکُم وَ تُوبُوا اليه. (سوره هود آيه 52) از گذشته استغفار کنيد و براي آينده توبه کنيد. حالات انسان با خدا متفاوت است، جلوههاي خدا براي بندگانش متفاوت است. هر مقدار انسان با خدا ارتباط داشت به همان اندازه جلوهاي از خدا برايش روشن ميشود. گاهي عبد مستغفر است و تائب، خداي تعالي هم غافر است و غفار و تواب هر اسمي از اسامي خدا لطافتي دارد که با ديگري فرق ميکند. اسم غفار با غافر، غافر با غفور فرق ميکند. با دقت در اين اسامي لطافت آنها را بدست آوريد. در آيهي 10 سوره نوح فرمود: «فَقُلتُ استَغفِرُوا رَبَّکُم اِنَّه کان غَفّاراً». در آيات کريم امر به توبه آمده، «توبوا» يعين بر مکلفين واجب است توبه کردن. اگر مکلفي خطا و معصيتي کرد بر او توبه واجب است. اگر قائل شويم صيغهي امر دلالت بر وجوب ميکند و حتي فوريت هم از او فهميده ميشود که واجب است فوراً اقدام به جبران کند و فوراً توبه کند. البته در جاي خودش بحث کردهايم که امر به توبه امر مولدي نيست و ارشادي است لذا در صورت ترک توبه شخص دو عقاب ندارد.
در آيات شريفهي قرآن توبه را عملي خير و پسنديده شمارش کرده قسمتي از آيه 3 سوره توبه: «فَاِن تُبتُم فَهُو خيرٌ لَکُم» آيهي 74 سوره …: «و اگر کسي توبه نکرد ظالم است» و آيهي 11 سوره حجرات: وَ مَن لم يَتُب فَاوُلئِکَ هُم الظَّالمِوُنَ.
مطالب ديگري هم هست که به زمان ديگري حواله ميدهيم که مثلاً توبه نصوح باشد و اين که خدا تواب است و پذيرندهي توبه، بلکه پذيرنده است تواب است و رحيم است ان الله هو التواب الرحيم (سوره توبه آيه 118) در دعاي 31 بند 14 امام سجاد (عليه السلام) به خداي تعالي عرض ميکند: «اللهم اني اتوب اليک في مقامي هذا من کبائر» و در دعاي 31 بند 28 به خداوند عرض ميکند: «اللهم ان يکن الندم توبة اليک فانا اندم النادمين».
در خطبه دوم پس از توصيه به تقوي فرمودند: قبلاً هم عرض کرديم تقوي انسان را آزاد ميکند و شخص را فقط بندهي خدا قرار ميدهد. چنين بندهاي اسير نان و نام نيست، هيچ چيز نميتواند بر او سوار شود و مالک او بشود نه مقام و جاه و مال و ستايش و يا حتي اعتراض بي مورد ديگران، چون ترس از خدا را دارد از چيزي ترسي ندارد. علي (عليه السلام) فرمود: اَيُها النَّاسُ اعلَمُوا اَنَّه لَيسَ بِعاقِلٍ مَنِ انزَعَجَ مِن قَول اِلزُّورِفيهِ وَلا بِحَکِيمٍ مَن رَضِيَ بِثَناءِ الجاهِل عَليهِ. کسي که با شنيدن تهمت و سَب و لعن برنجد و گوشه گيري کند عاقل نيست و آنکه از ستايش ديگران خوشحال ميشود حکيم نيست.
اما قسمتي از مسائل روز و مناسبتهايي که فرصت بيان داريم:
- 7 آذر ماه روز نيروي دريايي است که به مناسبت رشادتهاي و دلاوريهايي که در حفظ و پاسداري از جزاير و بنادر و درياههاي کشور اسلامي در طول دوران دفاع مقدس قبل و بعد از آن تاکنون داشتهاند. حضرت امام (ره) 7 آذر را به عنوان روز نيروي دريايي تأييد کردند، روزي که پرسنل ناوچه موشک انداز پيکان حماسهاي آفريدند و نام خود را در دينداري و دفاع از حاکميت اسلام ثبت و ضبط کردند. 34 روز مقاومت تکاوران دريايي در خرمشهر و شرکت در عمليات گوناگون مثل بيت المقدس، بدر، خيبر و حصر آبادان.
اسکورت کشتيهاي نفتي و تجاري گوشهاي از رشادتهاي عزيزان نيروي دريايي است. خداوند توفيق بيشتر در خدمتگزاري به نظام اسلامي به همه عنايت فرمايد.
- مطلب ديگري که بايد بيان کنم بحث مذاکرات هستهاي ايران است در ژنو. عرض ميکنم حق غني سازي چيزي نيست که بشود آن را ناديده گرفت ملت ايران در آنچه با تلاش و زحمت و شهادت دانشمندانش بدست آورده عقب نشيني نميکند، جالب است که دولت آمريکا که خود توليد کننده و خودش مصرف کننده است و ملتهاي دنيا هم از غربي و غير غربي از شرارتها و پليديهاي او در انواع مختلف آرامش و آسايش ندارند از ملت و دولت نجيب و فهيم و دوستدار صلح و آرامش که تاکنون حسن نيت خودش را هم نشان داده تضمين 6 ماهه ميخواهد.
آمريکا ميداند که ما بمب نميسازيم، اما اميد اين را دارد که با طولاني شدن تحريمها بتواند مارا وادار به عقب نشيني کند، اما نميداند که فرزندان اسلام قرآن و تربيت شدگان مکتب اهل بيت و درس آموزان و درس آموختگان درس انقلاب و انقلابي گري با استادي امام روح الله و خلف او هرگز منافع ملي خود را ناديده نميگيرند.
دولت آمريکا فرصت بدست آمده را غنيمت بشمارد و بيش از پيش بر طبل بي اعتمادي نکوبد. ما در حال تحريم رشد کرده و ميکنيم و اگر بنا باشد تحريمها باقي باشد چيزي از دست نميدهيم؛ اما همه دنيا ميدانند که مذاکره امري دو طرفه است که بايد متناسب باشد و تيم مذاکره کننده ما هم با هوشياري توجه به اين نکته دارند که به منافع ظاهري و کوتاه مدت اکتفا نکنند بلکه منافع بلندمدت را نظير برقراري کامل چرخه سوخت و امثال ذلک را در نظر داشته باشند و در لغو تحريمها هم لغو تحريم بانکي و نفتي را در اولويت داشته باشند.
- مطلب بعدي سخنان با صلابت و پر اهميت امام المسلمين با فرماندهان بسيجي کشور بود که همگي ملاحظه کرديد و کرديم، در هفته بسيج در بيانات ايشان مطالب مهم و قابل تأمل بسياري مطرح شدکه بايد توجه تام به آنها کرد و در چند محور اساسيتر مطالبي را بيان کردند.
محوريترين کلام ايشان، استکبار و استکبار ستيزي بود و بيان نمونه و شاخصهاي رفتاري نظام استکباري نظير خودبرتر بيني حق ناپذيري، جنايت و رفتار منافقانه و امثال ذلک. تأکيد ايشان بر استکبار و استکبار ستيزي اين توجه را به ما ميدهد که عدهاي تلاش دارند اين روحيه را از ملت ايران بگيرند و او را در مقابل دشمن خلع سلاح کنند. از مدتها قبل تلاش کردهاند که گفتمان را تغيير دهند، اگر يادتان باشد مستضعفين زياد ميگفتيم چون مستضعف در مقابلش مستکبر است اما اگر مستضعف را که بار معنوي دارد و يک عنوان اسلامي براي گروه خاص با گفتمان خاص است را معناي ديگري کرديم و به جاي آن اقشار آسيب پذير گذاشتيم آن وقت ديگر اين کلمه بار معنايي خودش را از دست ميدهد. اگر امام را برداشتيم جايش رهبري گذاشتيم بار خودش را از دست ميدهد. امام، امت ميخواهد. رابطهي امام و امت همين رابطهاي است که ميبينيد رابطه خاصي است از اعماق وجود و از سر ارادت و بينش است، اما اگر گفتيم رهبر، او ملت ميخواهد با يک قاعدههايي و شرايطي که در تمام دنيا هم مطرح است هيچ بار عاطفي و الهي ندارد.
يکي ديگر از محورهاي بيانات ايشان، فهم صحيح نرمش قهرمانانه بود – عمل کردن به نحوي که دشمن مأيوس شود – به سياست خارجي کشور اشاره فرمودند و اينکه عقب نشيني نبايد کرد و در هر جهادي پشت کردن به دشمن ممنوع است. (خوب يکي از جهادها، جهاد علمي است). فرمودند روحيهي صبر در اوليا خدا از صدق ناشي ميشود و به جوانان توصيه کردند که به دين و تقوا و علم و نشاط و کار و ورزش بپردازند.
- در آستانه هفته بسيج قرار داريم که به دستور آن پير سفر کرده امام روح الله که به نور الهي ميديد تشکيل شد و برکات تا قيامت در ايران و ديگر کشورها باقي است.
بسيج تداوم دهندهي راه امام و مدافع ولايت و مروج اسلام ناب محمدي است. هر کس که عملاً در پيشرفت نظام اسلامي و بالا بردن و محکم کردن اقتدار حاکميت اسلامي تلاش ميکند و سعي دارد شأن ملت حفظ شود، بسيجي است.
بسيج پاسخگوي نيازهاي اساسي جامعه است در همهي ابعاد، لذا فقط يک نهاد و ارگان نظامي که کارکردش فقط در زمان جنگ باشد، نيست. تفکر بسيج و بسيجي تفکر انجام وظيفه است و زمان شناسي و پيروي از ولايت و اين تفکر در هرجاي عالم حاکم باشد بايد بدانيد در آنجا خبري از استکبار و جهان خوار و ظالم نيست اگر بخواهم ويژگيهاي بسيج و بسيجي را بگويم احتياج به چند خطبهي مفصل است که فرصت نيست.
بسيج يعني عبد خدا. عبد خدا در گروهبنديها حزبها و دستهها قرار نميگيرد، مطيع رهبر است و گوش به فرمان ولي خود دارد. او ابراهيمي و اسماعيلي است. شما مکرر ديدهايد در اين کشور هر وقت خواستند يک کار عظيم ملي و همه جانبه انجام دهند بسيج جلودار بود و آن کار را به ثمر رساند. واکسيناسيون فلج اطفال، حوادث طبيعي، سيل و زلزله (سال 69) و کمک به حلال احمر، اهداي خون و امثال ذلک.
امام بسيجيان را فرزند خود ميدانست و خود را بسيجي و از خدا طلب کرد که در قيامت با آنان محشور باشد. اين حرف هم پيام داشت چرا اين را ميگويد چون بسيجي خودش و تمام زندگي و هستياش را وقف اسلام و قرآن و ولايت کردهاست. لذا اگر مسئولان نظام اسلامي از بسيج و بسيجيان غافل باشند و در تجهيز و تدارک و آموزش و پرورش آنها تلاش نکنند عند الله عذر ندارند.
- لبنان و انفجارات، عراق و بمب گزاريها همه براي برهم زدن انسجام و وحدت مسلمين است. شهادت رايزن فرهنگي جمهوري اسلامي ايران و عدهاي از مردم بيگناه لبنان را تسليت عرض ميکنيم.