متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۴/05/17
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیت الله حسینی همدانی
بِسمِ الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
اوصیکم عباد الله و نفسی بتقوی الله و طاعته. متقین در زندگی روزمره بیآلایش و بیتکلف هستند. از ابتدای خطبه قاصعه تا امروز اگر دقت کرده باشید حضرت با انواع بیان به ما توجه دادند که کبر و غرور بد است و مایه نابودی و هلاکت ما خواهد بود.
در این نوبت با استفاده از تاریخ انبیاء و قصه حضرت موسی و برخوردش با فرعون، مذموم بودن کبر و نخوت را بیان کردهاند در ادامه مطالب قبل فرمودند: «وَ لَقَدْ دَخَلَ مُوسَى بْنُ عِمْرَانَ وَ مَعَهُ اَخُوهُ هَارُونُ (عليهماالسلام) عَلَى فِرْعَوْنَ وَ عَلَيْهِمَا مَدَارِعُ الصُّوفِ وَ بِاَيْدِيهِمَا الْعِصِيُّ فَشَرَطَا لَهُ إِنْ اَسْلَمَ بَقَاءَ مُلْكِهِ وَ دَوَامَ عِزِّهِ». وقتیکه موسى بن عمران و برادرش هارون عليهماالسلام بر فرعون وارد شدند و جامههاى پشمين به تن و چوبدستی در دست داشتند و با فرعون شرط كردند كه اگر تسليم پروردگار شود، حكومت و ملكش جاودانه بماند و عزتش برقرار باشد.
البته باید تاریخ را مطالعه کنید به این سادگی نبود که آنها تصمیم گرفته باشند پیام خدا را به فرعون برسانند و او هم گفته باشد بفرمائید. مینویسند مدت دو سال هرروز صبحها میآمدند دم کاخ فرعون و تا شب میایستادند و اجازه ورود میخواستند، اما کسی اعتناء نمیکرد. آنها را از کنار کاخ دور میکردند و کسی هم جرئت نمیکرد به فرعون بگوید دو نفر پشمینهپوش آمدهاند درِ کاخ و اجازه ورود میخواهند تا تو را به پرستش خدای یگانه دعوت کنند.
فرعون دلقکی داشت که یک روز خبر حضرت موسی را به فرعون داد که دم در ایستاده و حرفهای عجیب میزند؛ و خیال میکند غیر از تو خدایی دارد. اینجا فرعون دستور داد موسی علیهالسلام و برادرش را وارد کنند. بهمحض ورود، فرعون را دعوت به پرستش خدای یگانه کردند که مفصل است.
این دو بزرگوار با این حالت ظاهری که بر فرعون وارد شدند و تبلیغ رسالت و نبوت کردند و دعوت به خداپرستی، بسیار پیام دارد که اولاً قدرت، در ثروت و تجملات چشم پرکن نیست و طلا و پول برای کسی شخصیت نمیآورد و عملاً به فرعون فهماندند دوران این نوع زندگی به پایان رسیده است.
بعد حضرت در ادامه به عکسالعمل فرعون و ریشه تفکری که راجع به افراد داشت اشاره فرمودهاند: «فَقَالَ اَ لَا تَعْجَبُونَ مِنْ هَذَيْنِ يَشْرِطَانِ لِي دَوَامَ الْعِزِّ وَ بَقَاءَ الْمُلْكِ وَ هُمَا بِمَا تَرَوْنَ مِنْ حَالِ الْفَقْرِ وَ الذُّلِّ فَهَلَّا اُلْقِيَ عَلَيْهِمَا اَسَاوِرَةٌ مِنْ ذَهَبٍ إِعْظَاماً لِلذَّهَبِ وَ جَمْعِهِ وَ احْتِقَاراً لِلصُّوفِ وَ لُبْسِهِ»، فرعون گفت: آيا از اين دو نفر تعجب نمىكنيد كه دوام عزت و جاودانگى حكومتم را به خواستههاى خود ربط مىدهند درحالیکه در فقر و بيچارگى به سر مىبرند اگر چنين است چرا دستبندهاى طلا به همراه ندارند.
یعنی طرز تفکر متکبرین و معیار سنجش آنان، پول و طلا و ثروت است؛ یعنی کسی که اینگونه افراد را ارزشگذاری میکند در حقیقت تفکری فرعونی دارد که بیشترین توجه را به اعتباریات میدهد، درحالیکه در دستگاه الهی ثروت و دارائی اولاً و بالذات ارزشمند نیستند. وقتی ارزشمند است که برای آخرت و خدمت به مردم بکار گرفته شوند.
بعد فرمود: «وَ لَوْ اَرَادَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ لِاَنْبِيَائِهِ حَيْثُ بَعَثَهُمْ اَنْ يَفْتَحَ لَهُمْ كُنُوزَ الذِّهْبَانِ وَ مَعَادِنَ الْعِقْيَانِ وَ مَغَارِسَ الْجِنَانِ وَ اَنْ يَحْشُرَ مَعَهُمْ طُيُورَ السَّمَاءِ وَ وُحُوشَ الْأَرَضِينَ لَفَعَلَ». درحالى كه اگر خداى سبحان اراده مىفرمود، به هنگام بعثت پيامبران، درهاى گنجها و معدنهاى جواهرات و باغات سرسبز را به روى پيامبران مىگشود و پرندگان آسمان و حيوانات وحشى زمين را همراه آنان به حركت درمیآورد.
برای خداوند متعال کاری نداشت که انبیاء را با همه امکانات لازم بفرستد اما این کار را نکرده است چون نمیخواست ارزش ابتلا و امتحان از بین برود. پاداشهایی که به افراد داده میشد اثری نداشت، اصلاً مستضعفی نبود که بخواهد با استضعاف امتحان شود؛ و لازم نبود خداوند اینهمه وعده بدهد. کلاً زمینه امتحان از بین میرفت. خدا حکیم است و کار عبث و بینتیجه انجام نمیدهد.
همانطور که قبلاً اشاره کردم، در نهجالبلاغه به موارد امتحان الهی مکرر اشاره شده است که چرا امتحان و مواد امتحانی چیست، کی امتحان صورت میگیرد، کیفت آن چگونه است و کمیت آن چه مقدار است و امثال اینها. بهعنوان نمونه در همین خطبه قاصعه فرمود از اولین نفر تا آخرین نفر باید امتحان پس بدهند. در نامه 55 حضرت به معاویه نوشتند: همانا خداوند سبحان دنیا را برای آخرت قرار داده و مردم را در دنیا به آزمایش گذاشت تا روشن شود کدامیک نیکوکارتر است. فقط نمونه عرض کردم.
لذا حضرت به تبعات کار اشاره فرموده که اگر خدا میخواست بدون امتحان کاری کند چه اتفاقی میافتاد. به شش مورداشاره فرمود: «وَ لَوْ فَعَلَ لَسَقَطَ الْبَلَاءُ»، امّا اگر اين كار را مىكرد، آزمايش از ميان مىرفت، «وَ بَطَلَ الْجَزَاءُ» و پاداش و عذاب بىاثر مىشد، «وَ اضْمَحَلَّتِ الْاَنْبَاءُ» و بشارتها و هشدارهاى الهى بىفايده مىبود، چقدر در قرآن کریم انذار داریم خداوند خودش انذار داده است امیرالمؤمنین علیهالسلام در خطبه 161 فرمود: «رَهَّبَ فَاَبلَغَ»، خدا آنگونه که سزاوار بود شما را ترسانید؛ و انبیاء الهی را بهعنوان منذر یاد میکند و رسول خدا را بهعنوان انما انت منذر معرفی کرده است. همه اینها هیچ میشود چون دیگر به انذار و انذار دهنده نیازی نیست. «وَ لَمَا وَجَبَ لِلْقَابِلِينَ اُجُورُ الْمُبْتَلَيْنَ» و بر مؤمنان اجر و پاداش امتحان شدگان واجب نمىشد، «وَ لَا اسْتَحَقَّ الْمُؤْمِنُونَ ثَوَابَ الْمُحْسِنِينَ» و ايمان آورندگان ثواب نيكوكاران را نمىيافتند، «وَ لَا لَزِمَتِ الْاَسْمَاءُ مَعَانِيَهَا»؛ و واژهها، معانى خود را از دست مىداد.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبّ ِالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. اهل تقوا باحیا هستند و زیاد سخن نمیگویند تا خطاهایشان زیاد نشود و اهل دورخ نگردند. مولانا امیرالمؤمنین علیهالسلام در بخش دیگری از حکمت 341 از حکم نهجالبلاغه فرمودند: «وَ مَنْ نَظَرَ فِي عُيُوبِ النَّاسِ فَاَنْكَرَهَا ثُمَّ رَضِيَهَا لِنَفْسِهِ فَذَلِكَ الْاَحْمَقُ بِعَيْنِهِ» و هر كس به بديهاى مردم بنگرد و آنها را نپسندد و باز آنها را براى خود بخواهد، اين همان احمق و نادان است.
الف و لام در الاحمق افاده حصر در شخص موردنظر دارد و ازآنرو با كلمه بعينه مورد تأكيد قرار داده است. دليل هم روشن است چون وقتی صفات بد را در دیگری بد دانستیم یعنی انديشهای درست داریم که نباید آن کارها را انجام داد اما اگر خودمان همانها را انجام دادیم معلوم میشود کمبودی در عقل وجود دارد.
بعد فرمود: «وَ مَنْ اَكْثَرَ مِنْ ذِكْرِ الْمَوْتِ رَضِيَ مِنَ الدُّنْيَا بِالْيَسِيرِ» و هر كس زياد به ياد مرگ باشد، به اندك دنيا دلخوش گردد؛ یعنی یاد مرگ نمیگذارد انسان زیادهخواه شود. «وَ مَنْ عَلِمَ اَنَّ كَلَامَهُ مِنْ عَمَلِهِ قَلَّ كَلَامُهُ إِلَّا فِيمَا يَعْنِيهِ»؛ و هركس بداند كه گفتارش برخاسته از رفتار اوست، كمتر سخن گويد مگر درباره آنچه لازم مىبيند. عمده گرفتاری ما این است که حرف زدن را کار و عمل خود که باید پاسخگوی آن باشیم نمیبینیم. خدای تعالی تقوای ما را زیاد بگرداند.
حال و هوای این روزها در کشورمان حال و هوای حسینی است؛ و جمعیت کثیری که بیشتر آنان جوان هستند عازم سفر برای شرکت در مراسم پیادهروی اربعین قرار دارند. پیادهرویای که گسترده شده و زمینهای شده برای تعاملات تمدنی جوانان جهان اسلام و بلکه بالاتر همه مردم جهان. حرکتی که میتواند، تشکیل حکومت مهدوی را سرعت ببخشد. حرکت هویتساز بخصوص برای شیعیان که در آن فضای معنوی بهدوراز افتراقات قومی و نژادی و زبانی دورهم جمع شوند و با اتحاد مبارک خود علیه جبهه شرک و نفاق و جاهلیت مدرن و دشمنان فعلی بشریت و مکتب اهلبیت علیهمالسلام قیام کنند و با بهرهگیری از این عقیده که: «حرب لمن حاربکم و عدو لمن عاداکم» تا پایان کار دشمنان این مکتب، ادامه دهند.
تمدنی را که سکولاریسم برای بشر ساخته که ریشهاش منفعتطلبی و ستم و تجاوز و کشتن انسانهای مظلوم و بیگناه است را راهپیمایی اربعین از بین میبرد و تمدنی را به جهان نشان میدهد که همهاش مهر است و عاطفه و عدالت و ایثار و مبارزه با فساد و الحاد و شرک است. میلیونها انسان در این سفر هم به درون خود میپردازند و سیر درونی خود را در مسیر خودسازی تکمیل میکنند و هم به مسائل بیرونی و اجتماعی و مسائل و مشکلات جهان اسلام و مسلمین را دنبال میکنند.
40 روز بعد از عاشورای سال 61 قمری اربعین شد؛ اما از آن روز تا همیشه تاریخ عاشقان مکتب حسین علیهالسلام سوگوار و عزادار امام خود هستند. در فرهنگ شیعه اربعین فقط برای امام حسین علیهالسلام گرفته میشود. چرا؟ چرا هیچ امامی زیارت اربعین ندارد؟ مختصر عرض کنم؛ بعد از واقعه عاشورا، کاروان اهلبیت و خاندان امام علیهالسلام با تحمل سختیهای فراوان، رهبری جنگ تبلیغاتی و رسانهای را بر عهده گرفتند و بهخصوص حضرت زینب کبری و امام سجاد علیهماالسلام به افشاگری خودشان، قیام امام حسین را زنده نگه داشتند و پیروز میدان جنگ روایتها و حفظ ارزشهای اسلامی و رسوا سازِ دستگاه ظلم یزیدی و اموی شدند.
دشمن سعی داشت با دفن مخفیانه و بدون اطلاع شهدای کربلا علامت و نشانی از مکان شهادت و دفن آنان باقی نگذارد که هیچ نام و خاطرهای از آنان در تاریخ باقی نماند که بازگشت کاروان در روز اربعین به سرزمین کربلا و برگزاری مراسم نوحهخوانی و عزاداری برای امام حسین و یاران شهیدش یاد آن جنایات زنده ماند.
لذا روز اربعین شد روز زیارت مخصوص چون به فرموده سید مرتضی و شیخ طوسی و ابوریحان بیرونی در کتاب الآثار الباقیه در همین روز سر مقدس امام به بدن ملحق شد لذا زیارت در این روز استحباب دارد بعلاوه که جابر هم با پای پیاده خود را به کربلا رسانده بود و در این روز به زیارت نائل آمد.
راهپیمایی اربعین هم سیره مستمره شیعه شد و در روایات هم تأکید شد. در سختترین شرایط شیعه از زیارت امام حسین علیهالسلام شانه خالی نکرده است؛ و تا امروز آن را زنده و پویا نگه داشته است. بعد هم امام عسکری علیهالسلام یکی از نشانههای مؤمن را زیارت کربلا دانستند. امام زمان علیهالسلام در زیارت ناحیه مقدسه دارند: اگر در کربلا نبودم تا یاریات کنم حالا برایت گریه میکنم و اگر اشکم تمام شود برایت خون میگریم؛ و امروز خیل مشتاقان امام حسین علیهالسلام با راهپیمایی خود همین بیان امام عصر را عملی میکنند.
روایات فضیلت و ثواب زیارت امام حسین علیهالسلام فراوان است. مثلاً امام باقر علیهالسلام فرمودند: اگر مردم میدانستند که در زیارت امام حسین علیهالسلام چه فضیلتهایی هست، از شوق جان میدادند و از شدت حسرت (که چرا نرفتند) قالب تهی میکردند.
دشمنان تلاش میکنند دین مردم را متزلزل کنند و آشنایی آنان را با مکتب اهلبیت علیهمالسلام کمرنگ کنند و از بین ببرند اما هرسال ناامیدتر از سال قبل میشوند. در طول تاریخ روش دشمن این بوده است که جنایتی را که کرده کتمان کند و یا تحریف کند و آثار آن را از بین ببرد امروز هم میبینیم که چگونه پیروزی بزرگ ملت ایران در جنگ 12 روزه را تحریف میکنند. پیروزی قطعی جبهه حق را شکست معرفی میکنند. مزدوران داخلیشان قلمفرسائی میکنند و میگویند هیچ پیروزی و دستاوردی نداشته است. با حیلههای متعدد این وحدت و انسجام خدادادی را نشانه رفتهاند.
باید همه بگویند، مثل زینب کبری و امام سجاد علیهماالسلام همه باید در میدان تبیین حاضر باشند و دشمن را رسوا کنند. این پیروزی نیست که حملات ترکیبی چندوجهی با فناوریهای پیشرفته و با طراحیهای دقیق برای نابودی ایران را جوانان غیور ملت با شجاعت و شهامت، خنثی کردند و ضربات مهلک و ویرانگر به دشمن وارد کردند. این شکست است که هرچه مهمات مصرف کردیم ساخت داخل بود؟ و آنها حتی یک گلوله هم به ما ندادند بعلاوه که نیمی از کشورهای جهان مستقیم و غیرمستقیم از دشمن حمایت میکردند تا به التماس افتاد و تقاضای توقف کرد!
باید مدتی از واقعه بگذرد تا بشود مسائلی را بیان کرد. همه شما واقعه طبس را در یاد دارید، یاری خدای سبحان در این جنگ به تعبیر بعض اعزه صدها قصه طبس درش اتفاق افتاد. همین شور و اتحاد و انسجام بزرگترین دستاورد این جنگ بود که البته تلاش میکنند آن را از بین ببرند که نخواهند توانست چون در جان مردم ما نهادینه است.
یادتان هست و یا خواندهاید که امام فرمودند: «پشتیبان ولایتفقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد». این را مردم ما با همه وجود درک کردند که نقش ولیفقیه در این بحرانها چگونه عیان میشود. فرماندهان نظامی کشوری را بزنند تا به خودش بیاید کارش تمام است اما بلافاصله حضرت آقا افراد را با آن خصوصیاتی که دارند منصوب کردند.
همه باید خبررسان و خبرنگار باشید. همین امروز 17 مرداد سالگشت شهادت محمود صارمی خبرنگار اعزامی به افغانستان است که یاد او را گرامی میداریم، او و همه خبرنگاران شهیدی که رسالت خود را زینب گونه بهخوبی ادا کردند و در پایان مزد صداقت خود را از خدای تعالی گرفتند.
در همین جنگ غزه قریب به 300 خبرنگار را به شهادت رساندند. جرمشان این بود که حقیقت را مخابره میکردند همانطور که صداوسیمای ما را که نمیگذاشت جنایات ظالمان و مستکبران نادیده گرفته شود و باصداقت آن را نشر میداد، زدند. همه اینها به خاطر این است که صدای حق به گوش اهل آن نرسد. مردم آگاه نشوند و علیه آنان قیام نکنند.
ددمنشی صهیونیستها را خبرنگاران صادق و رسانههای درستکار به مردم میرسانند و الا آنان که کاملاً بسته و با خفقان عمل میکنند دیدید که اجازه نمیداند شکستشان به دنیا مخابره بشود؛ و همین جنایاتی که میکنند را برای جهان جور دیگری مطرح میکنند ولی حقیقت برای مردم دنیا آشکار است.
با این وضع وخیم و رقتبار انسانی که در غزه به وجود آوردهاند هرچه سلاح داشتند امتحان کردند و تا توانستند بمب ریختند و عملیات نظامی انجام دادند اما موفق به شکستن مقاومت غزه نشدند لذا راهبرد خودشان را عوض کردند رسیدند به سیاست گرسنگی و تشنگی دادن مردم که این را هم دیروز اعلام کردند در این روش هم شکست خوردهاند و غزه همچنان مقاوم و مستحکم ایستاده است؛ و آمریکا رسماً به رژیم پلید اجازه داده است که دور جدیدی از حملات را نسبت به بی دفاعان غزه انجام دهد. ای ننگ بر جوامع نظارهگر و بیعمل بینالمللی.
هفته قبل راجع به تحلیل و نگاه راهبردی نکاتی عرض شد. اربعین ادامه راهبرد عاشوراست. اربعین میگوید یادت نرود که در جبهه حق باید باشی و تحت ولایت الله کار کنی و از ولایت طاغوت و شیطان فاصله بگیری. اربعین که میشود همه اهداف امام حسین علیهالسلام دوباره بازخوانی میشود. در طول این 40 روز از عاشورا تا اربعین شیعیان و محبان امام با آن آرمانها و ارزشها زندگی میکنند و تکرار میکنند. ملت امام حسین یاد گرفتهاند هرگز تن به ذلت ندهند و هرگز دست دوستی به سمت دشمن عنود و لجوج و جبار دراز نکنند. این ملت هرگز شعار مرگ بر آمریکا از زبانش قطع نخواهد شد.
یک نگاه به دنیا بیندازید ببینید در طول سال چند اجتماع و گردهمائی جهانی داریم؟ در کشورهای مختلف دنیا به مناسبتهایی که دارند، اجتماعات میلیونی برگزار میشود اما به اربعین نمیرسد و چیز دیگری است. اربعین امام حسین همه نقشههای دشمن یزیدی را خراب کرد، اربعین نماد بیداری جهان اسلام و از بین برنده نقشهها و طراحیهای صهیونهای پلید و مستکبران عالم در این زمان است. تنوع انسانی از قارههای مختلف دنیا میآیند و هم آئینها و افکار و عقاید گوناگون حاضر میشوند. اربعین یک حرکت تمدنی بزرگ است که جهان خواران و صهیونیسم رسانهای بهشدت با آن زاویه دارند و هرساله تلاش میکنند تا این حرکت دیده نشود و اصل بیطرفی رسانهای را رعایت نمیکنند.
اربعین مکتب اهلبیت را پرفروغتر کرده و بر محیط سیاسی و فرهنگی و اجتماعی جامعه انسانی تأثیرگذار است. اربعین باعث هراس صهیونیستها و متحدان و اربابانشان است چون اتحادی ضد ظلم و استکباری درست میکند. اربعین بعد از قرنها هنوز زنده است و زندگیبخش است و خون حسین علیهالسلام بازتولید قدرت و سازشناپذیری در منطقه میکند و مستکبرین را به خطر میاندازد.
اربعین یادآوری میکند که روش امام حسین در مقابل دشمن که هیهات منا الذله بود را همیشه در خاطر داشته باشیم و در مقابل زیادهخواهی دشمنان و دشمنیهای آنان سستی نداشته باشیم و تن به ذلت ندهیم و لذا ما لاینقطع در هر فرصتی که پیدا کنیم صهیونیستها این خبیثترین دشمنان اسلام و بلکه بشریت را لعن میکنیم.
دشمن به این نتیجه رسیده است که اربعین یک ظرفیت فرا منطقهای دارد و به خاطر همین اثرگذاری عمیق است که از طریق شبکههای منسجم و هدفمند و با کمک خبرگزاریهای در اختیار، آثار اربعین را تخریب میکنند و اگر خبری کار کنند سعی میکنند بین شیعه و سنی و فرقهها اختلاف درست کنند. درحالیکه در اربعین اهل سنت و مسیحی و یهودی و زردشتی و صابئی و ایزدی و دیگران در کنار هم حضور دارند.
اربعین روح مقاومت و جبهه مقاومت است. 23 مرداد که شورای عالی انقلاب فرهنگی به مناسبت پیروزی حزبالله بر صهیونیستها در جنگ 33 روزه جنگ تموز و یا جنگ ششم آن را روز مقاومت اسلامی نامید تا این گفتمان برای همیشه ماندگار بماند و اتفاقاً شهادت پر عزت اما غریبانه و شجاعانه شهید حججی را هم روز شهدای مدافع حرم نامیدند. ریشه همه این رشادتها در عاشورا و اربعین است. اربعین است که عزتآفرینی میکند؛ و امامین انقلاب با تأسی از عاشورا و اربعین مقاومت را پایهریزی کردند و ادامه دادند و تنها راه نجات امت اسلامی در مقابله با استکبار، مقاومت است و بس.
شرایط این روزهای منطقه و جهان اسلام و حتی نابسامانیهای موجود در کل جهان را میبینید. میبینید که کفتارها و گرگهای گرسنه و سیریناپذیر با جلوداری شیطان بزرگ و باند تبهکار صهیونی چگونه ملتهای مظلوم را با قلدری تمام سرکوب میکنند و حتی به همپیمانان خودشان هم رحم نمیکنند. الان برای اروپا تعرفه 15% بر صادرات را وضع کرد و اجازه نداد آنها چیزی زیاد کنند و آنها هم بردهوار پذیرفتند.
پیادهروی اربعین ویژگی خاصی در سطح جهان دارد که باید با انسجام بیشتر و باشکوهتر انجام شود. دوستانی که مشرف میشوند خود را نایب امام عصر در زیارت قرار دهند و برای آن حضرت قدم بزنند که ثواب آن قطعی است. از امام حسین علیهالسلام محبت خودش را بخواهید که عشق به همه اولیاء الهی است. به زائران کمک کنید، میزبانی مردم عراق را تحویل بگیرید، برای آنها کمک باشید. از آثار فردی اربعین که خودسازی عمیق روحی است غافل نباشید. به آثار اجتماعی و جهانی آن توجه داشته باشید. این سفر را دعوتشده بدانید و با دقت طی مسیر کنید. از لحظه حرکت تا بگردید زائر هستید و برای شما فضیلت نوشته میشود. دست ما هم که کوتاه است چیزی جز اشک و آه و حسرت نداریم.
راجع به 21 و 22 مرداد که روز تشکلها و مشارکتهای اجتماعی که در پیشرفت همهجانبه کشور نقش اساسی دارند؛ و روز ملی حمایت از صنایع کوچک هست که حضرت آقا در بیانی فرمودند: آن چیزی كه در متن جامعه اشتغال و تحرك ایجاد میكند، همین صنایع كوچك و متوسط است. در نوبت دیگری با قید حیات عرض خواهم کرد.
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾