۱۴۰۴/۰۶/۰۷

ادمین

«آمریکا و رژیم صهیونیستی؛ کانون تروریسم دولتی و تهدید امنیت جهانی»

متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۴/06/07

استان البرز، شهرستان کرج

توسط آیت الله حسینی همدانی

بِسمِ الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ

اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ

اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد

وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ

وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین

اوصیکم عباده الله و نفسی بتقوی الله و طاعته. متقین به همه احکام الهی پای‌بند هستند و در انجام هیچکدام کوتاهی ندارند. در نوبت قبل امیرالمومنین علیه‌السلام به خانه خدا به عنوان وسیله امتحان الهی اشاره فرمودند. در این نوبت کمی مساله را توضیح می‌دهند. فرمودند: ثُمَّ اَمَرَ آدَمَ عليه‏السلام وَ وَلَدَهُ اَنْ يَثْنُوا اَعْطَافَهُمْ نَحْوَهُ، سپس خداوند آدم عليه‌السلام و فرزندانش را فرمان داد كه به سوى كعبه برگردند، فَصَارَ مَثَابَةً لِمُنْتَجَعِ اَسْفَارِهِمْ وَ غَايَةً لِمُلْقَى رِحَالِهِمْ، و آن را مركز اجتماع و سر منزل مقصود و بار اندازشان گردانند.

تَهْوِي إِلَيْهِ ثِمَارُ الْاَفْئِدَةِ مِنْ مَفَاوِزِ قِفَارٍ سَحِيقَةٍ وَ مَهَاوِي فِجَاجٍ عَمِيقَةٍ وَ جَزَائِرِ بِحَارٍ مُنْقَطِعَةٍ، تا مردم با عشق قلب‏ها، به سرعت از ميان فلات و دشت‏هاى دور، و از درون شهرها، روستاها، درّه‏هاى عميق، و جزاير از هم پراكنده درياها به مكّه روى آورند، حَتَّى يَهُزُّوا مَنَاكِبَهُمْ ذُلُلًا يُهَلِّلُونَ لِلَّهِ حَوْلَهُ، تا شانه‏هاى خود را بجنبانند، و گرداگرد كعبه لا اله الا اللّه بر زبان جارى سازند، وَ يَرْمُلُونَ عَلَى اَقْدَامِهِمْ شُعْثاً غُبْراً لَهُ، و در اطراف خانه طواف كنند، و با موهاى آشفته، و بدن‏هاى پرگرد و غبار در حركت باشند(هروله).

قَدْ نَبَذُوا السَّرَابِيلَ وَرَاءَ ظُهُورِهِمْ وَ شَوَّهُوا بِإِعْفَاءِ الشُّعُورِ مَحَاسِنَ خَلْقِهِمُ ابْتِلَاءً عَظِيماً وَ امْتِحَاناً شَدِيداً وَ اخْتِبَاراً مُبِيناً وَ تَمْحِيصاً بَلِيغاً جَعَلَهُ اللَّهُ سَبَباً لِرَحْمَتِهِ وَ وُصْلَةً إِلَى جَنَّتِهِ. لباس‏هاى خود را كه نشانه شخصيت هر فرد است در آورند، و با اصلاح نكردن موهاى سر، قيافه خود را تغيير دهند(زیبائی خود را کنار بگذارند)، كه آزمونى بزرگ، و امتحانى سخت، و آزمايشى آشكار است براى پاكسازى و خالص شدن، كه خداوند آن را سبب رحمت و رسيدن به بهشت قرار داد.

وَ لَوْ اَرَادَ سُبْحَانَهُ اَنْ يَضَعَ بَيْتَهُ الْحَرَامَ وَ مَشَاعِرَهُ الْعِظَامَ بَيْنَ جَنَّاتٍ وَ اَنْهَارٍ وَ سَهْلٍ وَ قَرَارٍ جَمَّ الْاَشْجَارِ دَانِيَ الثِّمَارِ مُلْتَفَّ الْبُنَى مُتَّصِلَ الْقُرَى، اگر خداوند خانه محترمش، و مكان‏هاى انجام مراسم حج را، در ميان باغ‏ها و نهرها، و سرزمين‏هاى سبز و هموار، و پردرخت و ميوه، مناطقى آباد و داراى خانه‏ها و كاخ‏هاى بسيار، و آبادى‏هاى به هم پيوسته، بَيْنَ بُرَّةٍ سَمْرَاءَ وَ رَوْضَةٍ خَضْرَاءَ وَ اَرْيَافٍ مُحْدِقَةٍ وَ عِرَاصٍ مُغْدِقَةٍ وَ رِيَاضٍ نَاضِرَةٍ وَ طُرُقٍ عَامِرَةٍ لَكَانَ قَدْ صَغُرَ قَدْرُ الْجَزَاءِ عَلَى حَسَبِ ضَعْفِ الْبَلَاءِ. در ميان گندمزارها و باغات خرم و پر از گل و گياه، داراى مناظرى زيبا و پرآب، در وسط باغستانى شادى آفرين، و جاده‏هاى آباد قرار مى‏داد، به همان اندازه كه آزمايش ساده بود، پاداش نيز سبك‏تر مى‏شد.

وَ لَوْ كَانَ الْإِسَاسُ الْمَحْمُولُ عَلَيْهَا وَ الْاَحْجَارُ الْمَرْفُوعُ بِهَا بَيْنَ زُمُرُّدَةٍ خَضْرَاءَ وَ يَاقُوتَةٍ حَمْرَاءَ وَ نُورٍ وَ ضِيَاءٍ، اگر پايه‏ها و بنيان كعبه، و سنگ‏هايى كه در ساختمان آن به كار رفته از زمرّد سبز، و ياقوت سرخ، و داراى نور و روشنايى بود، لَخَفَّفَ ذَلِكَ مُصَارَعَةَ الشَّكِّ فِي الصُّدُورِ وَ لَوَضَعَ مُجَاهَدَةَ إِبْلِيسَ عَنِ الْقُلُوبِ وَ لَنَفَى مُعْتَلَجَ الرَّيْبِ مِنَ النَّاسِ. دل‏ها ديرتر به شك و ترديد مى‏رسيدند، و تلاش شيطان بر قلب‏ها كمتر اثر مى‏گذاشت، و وسوسه‏هاى پنهانى او در مردم كارگر نبود.

وَ لَكِنَّ اللَّهَ يَخْتَبِرُ عِبَادَهُ بِاَنْوَاعِ الشَّدَائِدِ، در صورتى كه خداوند بندگان خود را با انواع سختى‏ها مى‏آزمايد، وَ يَتَعَبَّدُهُمْ بِاَنْوَاعِ الْمَجَاهِدِ، و با مشكلات زياد به عبادت مى‏خواند، وَ يَبْتَلِيهِمْ بِضُرُوبِ الْمَكَارِهِ، و به اقسام گرفتارى‏ها مبتلا مى‏سازد، إِخْرَاجاً لِلتَّكَبُّرِ مِنْ قُلُوبِهِمْ، تا كبر و خود پسندى را از دل‏هايشان خارج كند، وَ إِسْكَاناً لِلتَّذَلُّلِ فِي نُفُوسِهِمْ، و به جاى آن فروتنى و تواضع را در جانشان بنشاند، وَ لِيَجْعَلَ ذَلِكَ اَبْوَاباً فُتُحاً إِلَى فَضْلِهِ، و درهاى فضل و رحمتش را به روى‏شان بگشايد، وَ اَسْبَاباً ذُلُلًا لِعَفْوِهِ. و وسائل عفو و بخشش را به آسانى در اختيارشان گذارد.

توجه دارید که اعمال حج چند روز است اما همه حواس خود را باید بکار ببندیم که از مسیر بندگی خارج نشویم باید از هرچیزی که باعث دیدن خودمان می‌شود فاصله بگیریم و اصلاً خودی نبینیم، استکبار و برتری جوئی و ستیزه نداشته باشیم و این را درس همیشه زندگی خود قرار دهیم. اساس این عبادت اظهار بندگی و تذلل در برابر خدای عالم است و ترجیح دادن اراده الهی بر خواست نفسانی خود و اعلام این که حکم آنچه تو فرمائی.

نتیجه این فرمانبری هم قرب الهی است. از عبارت مولانا امیرالمومنین این فهمیده می‌شود چون پاداش الهی بسیار بزرگ است پس امتحان هم باید سخت باشد، البته توان انسان در آن لحاظ شده است. و اهل تقوا این امور را به راحتی انجام می‌دهند. و هر مقدار روح بندگی قوی‌تر باشد برای انسان کمالات بیشتری فراهم می‌شود و بالاتر می‌رود تا به مقام خلیفه‌اللهی برسد. و قطعاً برای رسیدن به چنین جایگاهی تلاش فراوان و مستمر لازم است.

از این نکته در بیان مولا هم نباید غافل باشیم که تذکر می‌دهد که انسان دنبال راحتی می‌گردد و از کارهای سختی چون حج و جهاد و روزه و امثال اینها فراری است با اینکه سعادت دنیا و آخرت ما در تحمل سختی‌ها و مشکلات و زخم زبان شنیدن‌ها و مرارت دیدن‌ها تامین می‌شود که خدای تعالی به بیان مختلف در قرآن کریم به آن تذکر داده است. مثل آیه شریفه كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسى اَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسى اَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللهُ يَعْلَمُ وَاَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ.

و در اینجا امیرالمومنین علیه‌السلام به حج و اعمال سخت آن که روح را تقویت می‌کند و انسان را در مقابل خدای تعالی تسلیم قرار می‌دهد را به عنوان مثال ذکر فرموده است. خدای تعالی روح تکبر و خودبزرگ بینی را از همه ما دور کند. تا نوبت بعد با قید حیات که بخش دیگر را اشاره کنم.

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

=وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾

 

 

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد

وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ

وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی

وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد

وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ

خودم و همه‌ی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت می‌کنم. متقین از همه عوامل بازدارنده بندگی خدا فاصله می‌گیرند. مولانا امیرالمؤمنین علیه‌السلام در حکمت 344 از حکم نهج‌البلاغه به بعض از اصحاب خودشان فرمودند: «لَا تَجْعَلَنَّ اَكْثَرَ شُغُلِكَ بِاَهْلِكَ وَ وَلَدِكَ، فَإِنْ يَكُنْ اَهْلُكَ وَ وَلَدُكَ اَوْلِيَاءَ اللَّهِ، فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُضِيعُ اَوْلِيَاءَهُ، وَ إِنْ يَكُونُوا اَعْدَاءَ اللَّهِ، فَمَا هَمُّكَ وَ شُغُلُكَ بِاَعْدَاءِ اللَّهِ». بيشتر اعمال خود را براى زن و فرزندت انجام مده، زيرا اگر زن و فرزندت دوستان خدا باشند خداوند دوستان خود را تباه نمى‏كند، و اگر دشمنان خدا باشند، تو چرا براى دشمنان خدا غم و زحمت بر خود روا مى‏دارى؟

بیان حضرت توبیخی است که توجه به خانواده تو را از اطاعت خدا باز ندارد. البته در جای دیگر تذکر دادند که رسیدگی به امور خانواده اگر به‌قصد قربت باشد خودش اطاعت خدا و عبادت است. اینجا بیشتر به مواردی اشاره دارد که اطرافیان انسان اهل بندگی خدا و رعایت قوانین الهی نیستند و شخص برای رسیدگی به آن‌ها به هر کاری اقدام می‌کند و آن‌ها در مسیر غیر الهی قدم برمی‌دارند که نهی شده، نباید کمک‌کننده بر خطاهای دیگران بود. خدای تعالی تقوای همه ما را زیاد بگرداند.

10 شهریور مصادف با 8 ربیع‌الاول سال گشت شهادت امام عسکری علیه‌السلام در سال 260 قمری را به همه شما تسلیت و آغاز امامت امام عصر ارواحنا فداه را به شما تبریک عرض می‌کنم. این نوبت نکته‌ای راجع به «جده» مادر امام عسکری عرض می‌کنم. امام هادی سلام‌الله‌علیه درباره همسرشان فرمودند: سلیل، از بدی‌ها، پلیدی‌ها، زشتی‌ها، ناپاکی‌ها و آلودگی‌ها، پاک و مبرا است. البته نام‌های دیگر هم آن بانو داشته، مثلاً حُدَیْث، حُدَیْثه، حَرْبیّه، سَمانه و سُوسَن و سلیل که معروف است. بعض از بزرگان گفته‌اند علت چند اسمی مادران ائمه علیهم‌السلام مسائل امنیتی بوده که جانشان از شر دشمنان در امان باشد.

این بانوی بزرگوار که با ولادت امام عسکری با کنیه ام‌الحسن از او یاد می‌کردند بعد از ولادت نوه‌اش یعنی حضرت امام عصر، لقب «جده» گرفت. اوضاع سخت و پیچیده و تهدیدهای سنگین بنی‌عباس طوری بود که امام عسکری برای مادر که در سامرا نبود، نامه نوشتند و ایشان را از ولادت حضرت امام عصر باخبر کردند و تصمیم گرفتند تا مادر را از حوادث آینده مطلع و مأموریتی را که برای آینده ایشان بود ابلاغ کنند. خود آن بانو در بیانی از قول فرزندشان جریان شهادت امام عسکری را براثر سم در سال 260 را بازگو کرده‌اند.

امام عسکری علیه‌السلام، در سال پایانی عمر شریفشان، مادر بزرگوارشان را به حج فرستادند و به او خبر دادند که به‌زودی حادثه حبس و شهادت اتفاق می‌افتد. حضرت سلیل ‌علیهاالسلام بر اساس صلاح‌دید و سفارش فرزندش بعد از اتمام حج، به مدینه آمد تا وظائف محوله را به‌خوبی انجام دهد.

بعد از شهادت امام عسکری علیه‌السلام مردم به چند گروه تقسیم شدند. عده‌ای شهادت امام را انکار و ادعا کردند که او، همان موعود است. عده‌ای شهادت را قبول کردند اما گفتند دوباره زنده می‌شود و او همان امام منتظر است. بعضی هم گفتند امامت به برادرش جعفر (کذاب معروف) رسیده است. عده‌ای هم گفتند امامت تمام شد و مردم هر جور خواستند عمل کنند.

یادمان باشد هر جا اختلاف شد آنجا دشمن حاضر است و استفاده‌های فراوان خود را می‌برد. همان هدفی که این روزها برای ایران در نظر دارند عملیاتی کنند و با ایجاد اختلاف نفع خود را ببرند. خیلی تلاش کردند امام عصر را شناسایی کنند اما نتوانستند لذا از همین اختلافی که در مردم بود استفاده کردند و فرقه‌های جدید و متعدد و منحرف ساختند و تا توانستند بر پیکر شیعه ضربه وارد کردند. اینجا بود که حضرت جده به عراق رفت و برای خاموش کردن فتنه‌ها، مدیریت بحران را بر عهده گرفت؛ و رسماً پس از شهادت امام عسکری علیه‌السلام وصی ظاهری آن حضرت گردید گرچه باطناً و در حقیقت، کار با امام عصر بود.

می‌نویسند وقتی بعضی از شیعیان مدینه به محضر حکیمه خاتون، دختر امام جواد علیه‌السلام و خواهر امام هادی علیه‌السلام، رسیدند و راجع به امامت سؤال کردند و مسئله غیبت صغری مطرح شد، پرسیدند: پس اکنون شیعیان به چه شخصی پناه ببرند؟ «فَإِلَى مَنْ تَفْزَعُ الشِّیعَة» فرمود: به جناب جده. با تعجب پرسیدند: یعنی الآن باید به کسی اقتدا کنیم که وصی او، یک خانم است؟ فرمود: آری، شما در این شرایط، به شیوه امام حسین علیه‌السلام عمل کنید؛ چراکه آن حضرت در ظاهر، خواهرش زینب علیهاالسلام را به‌عنوان وصی انتخاب کرده بود، درحالی‌که حضرت زینب هر چه امام سجاد علیه‌السلام از علم الهی بیان می‌فرمود را انجام می‌داد و گفتار و رفتار او مستند به دانش امام بود و فلسفه این کار، حفاظت از وجود مقدس امام سجاد علیه‌السلام بود.

مرحوم شهید مطهری درباره‌اش فرموده که تنها جده‌ بودن سبب شهرت ایشان نبود بلکه مقام و عظمت و جلالت و شخصیتی داشت که بعد از امام عسکری علیه‌السلام مَفْزَعُ الشّیعه یعنی ملجأ شیعه بود. خلاصه شیعه هر مشکلی برایش پیش می‌آمد، به این زن بزرگوار مراجعه می‌کرد. این عرض ادب بنده به امام عسکری.

و بعد از شهادت امام عسکری حضرت صاحب امام عصر ارواحنا فداه امامت را به عهده می‌گیرند. و اکنون ما در عصر غیبت هستیم. اما در این دوران ما مهم‌ترین وظیفه‌ای که داریم انتظار خود امام است و این انتظار وظائفی را متوجه ما می‌کند. مهم‌ترین آن شناخت خود امام است. «مَنْ عَرَفَ حَقَّ إِمَامِهِ وَجَدَ طَعْمَ حَلَاوَةِ إِیمَانِهِ»؛ با شناخت امام، انسان شیرینی ایمانش را درک می‌کند. کسی که امام را نمی‌شناسد، منتظرِ امام هم، نیست ولو خودش را منتظر بداند. و اگر بمیرد به مرگ جاهلانه مرده است. کسی که امامش را نمی‌شناسد فقط جاهل نیست بلکه غافل هم هست و معلوم است که چنین کسی برای امام، در زندگی خود نقشی قائل نیست. و این شخص مورد غضب الهی است.

بعد از شناخت امام باید اهداف امام را شناخت و بعد دل‌بسته به اهداف مثل عدل و حیات طیبه و رفاه و امنیت و کمال عقل و … شد و تلاش کرد برای تحقق این اهداف. اگر کسی خوب امام و اهدافش را بشناسد خود را وقف می‌کند تا اهداف محقق شود و البته در این مسیر باید اهل صبر باشد و به وظیفه عمل کند. منتظر وقتی معرفت پیدا کرد برای تعجیل ظهور دعا می‌کند و ظهور امامش را نزدیک می‌بیند: «إِنَّهُمْ یرَوْنَهُ بَعِیداً وَ نَراهُ‌ قَرِیبا». منتظر با همه وجود اهداف امام را می‌شناسد.

در روایت دارد اگر کسی منتظر امام باشد، هر جای عالم که هست، مثل کسی است که در جنگ بدر کنار وجود مقدس رسول خدا بوده است، مثل کسی است که در عاشورا کنار سیدالشهدا بوده است، مثل کسی است که در خیمه امام زمان و در کنار حضرت است و شمشیر می‌زند. منتظر واقعی در عمل که همه زندگی‌اش را تحت تأثیر قرار می‌دهد، منتظر است. در دعای ندبه چه می‌گوییم؟ «وَ امْنُنْ عَلَیْنَا بِرِضَاهُ». و بر ما با رضایت او از ما، منت گذار.

نکته‌ای عرض کنم امام عسکری را با ترور به شهادت رساندند و همه انبیاء و رسول خدا و ائمه معصومین علیهم‌السلام و اساساً اسلام بزرگ‌ترین قربانی تروریسم است. ائمه را حكومت‏هاى ستمگر ترور کردند. و نقش یهود در شناسایی و ترور انسان‌ها در طول تاریخ روشن است. و در این دوران همه عالم به‌وضوح جنایات این جرثومه فساد را می‌بینند. آیا کشتار بیش از 60 هزار نفر انسان بی‌گناه در غزه مظلوم ترور نیست؟ ملت ایران بیشترین آسیب را از ترور دیده است.

این روزها در هفته دولت قرار داریم که از همه عزیزانمان در دولت به خاطر خدمات و مساعی که دارند تقدیر و تشکر می‌کنیم و ادامه دولت در استان و از دستگاه‌های اجرائی تشکر می‌کنیم و خدا قوت می‌گوییم. امیدواریم در مسیر خدمت به مردم پرتوان و پرتلاش باشند استاندار محترم و معاونینشان، دولت محترم و وزرایشان، جهادی و ازخودگذشته برای خدمت به مردم فعالیتشان را مستمر و گسترده‌تر کنند.

8 شهریور روز شهادت شهید رجائی و شهید باهنر به دست منافقین بدسرشت است. دو بزرگواری که در راه خدمت به مردم حدی برای خود قائل نبودند. شهید رجائی تقریباً یک سال نخست‌وزیر و تقریباً یک ماه رئیس‌جمهور بود و شهید باهنر هم در کنارش بود اما چنان به مردم و انقلاب خدمت کردند که از حافظه مردم محو نمی‌شوند و خدمت دیگران را هم با آنان می‌سنجند.

حضرت آقا درباره آنان فرمود: «شهیدان رجائی و باهنر واقعاً الگو بودند؛ در همان مدت کوتاه مسئولیتشان، طوری عمل کردند که از خودشان برای ما الگو باقی گذاشتند. حقاً مظهر علم و عمل، اخلاص، پُرکاری، تلاش مؤمنانه، پایبندیِ بی‌اغماض به اصول و سرسپرده و دل‌سپرده‌ی به ارزش‌های انقلاب بودند. آنچه شهید رجایی و شهید باهنر را به حرکت وا‌می‌داشت؛ عشق به عدالت و ارزش‌های انقلاب بود».

اخیراً هم حضرت آقا رئیس‌جمهور محترم را موردحمایت و تائید خود قرار دادند که همه باید از رهبری درس بگیریم.

روز شهادت این دو بزرگوار را روز مبارزه با تروریسم نامیدند؛ چون در این روز و روزهای قبل و بعد آن و به‌خصوص در سال 60 زیر نظر آمریکا توسط منافقین عملیات تروریستی علیه مقامات ارشد کشور و حتی مردم عادی صورت گرفت. تا شاید بتوانند اراده انقلابی مردم ایران را تحت تأثیر قرار دهند و مردم دست از نظامی که خود برپا داشته‌اند، بکشند.

چند جمله دراین‌باره عرض می‌کنم. مسئله تروريسم، یکی از اساسى‏ترين معضلات و خطرناك‏ترين تهديدها بر ضد حقوق ملت‏ها در جهان و ثبات بين‏المللى است. به‌خصوص در قرن اخير، تروريسم، ريشه مهم‏ترين تهديدها برای صلح و امنيت جهانى بوده است. وضعيت اسفبار كشورهايى كه در آتش جنگ و خون‌ریزی سوختند و انسان‌هایی که آواره شدند و از فقر و گرسنگی مردند، همه معلول اغراض سلطه‌گرانه با روش‌های تروريستى است.

آمريكا و صهيونيسم خبیث، دو مجموعه‌ای هستند كه نام آن‌ها در صدر فهرست تروريسم جاى دارد ولو خود را به‌عنوان مبارزه با تروريسم معرفی کنند، این‌ها هرگز نمى‏توانند بر ضد مكتب تروريسم مبارزه كنند یعنی باید علیه خودشان اقدام کنند.

آمریکا و اذنابش برای رسیدن به مطامعشان از هیچ اقدامی دریغ ندارند. و البته بر اساس سنت الهی آن‏ها به اين هدف نخواهند رسيد؛ سنت خداوند این است که قدرت ستمگران و زورگويان را در هم بشكند و مكر آن‏ها را به خودشان بازگرداند. یعنی ظلم و ستم پایان خواهد یافت و تا آن روز لعن بر آمریکا را ادامه می‌دهیم.

بدترین نوع تروريسم، تروريسم دولتى است، كه كشتن افراد، در قالب قانون از سوى مجلس يا دولتى به تصويب می‌رسد. امروز اصلى‏ترين كانون تروريسم دولتى، دولت آمريكا و رژيم صهيونيستى است. براى این مطلب شواهد فراوانی داریم که خطبه گنجایش مطرح کردن آن‌ها را ندارد مگر مواردی به‌عنوان نمونه؛ مثلاً زمانی در نشست كابينه امنيتى اسرائيل، حمله به چهل مركز كليدى ‏مناطق خودگردان فلسطين و ترور 26 شخصيت فلسطينى به تصويب رسيد، و کسی صدایش درنیامد که اين اقدامات با حقوق بشر منافات دارد.

این‌ها در طول سال صدها ترور انجام می‌دهند، کسی اعتراضی ندارد اما اگر مسلمانى در برابر جنايات صهيونيست‏ها از خود دفاع كند، می‌گویند تروریست است. فقط آمار ترورهایی که بعد از انقلاب تا امروز داشته‌اند از مردم عادی بگیرید تا رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر و وزیر و نماینده مجلس و امام‌جمعه و فرماندهان و دانشمندان هسته‌ای و فرهیختگان بیش از 17 هزار نفر را سازمان‌های تروریستی مثل منافقين و فرقان و کومله و حزب توده و اشرار و جندالشطیان و خلق کجا و کجا …. به شهادت رسانده است.

همه این ترورها سند مظلومیت نظام اسلامی و البته درماندگی دشمنان قسم‌خورده در مقابل اراده ملت بزرگ ایران اسلامی و انقلابی است. و عجیب این است که مدعيان حقوق بشر و مبارزه با تروريسم از همین سازمان‌هاى تروريستى حمایت کامل می‌کنند. که شاید خللی در اراده ملت بزرگ ایران به وجود بیاید و از راهی که انتخاب کرده برگردد که تا امروز موفق نبوده‌اند و نخواهند شد؛ و اتفاقاً همه تحرکات آن‌ها زمینه‌های اتحاد را بیشتر کرده است و مردم منسجم‌تر شده‌اند.

امروز تمام آزادگان عالم همان‌طور که عمیقاً از مستکبرین متنفرند، نام ایران را باعظمت یاد می‌کنند و البته ازنظر مردم ایران، دولت‌ها و پارلمان‌هاى كشورهاى غربى در همه این ترورها به خاطر حمایت‌هایی که کردند شریک هستند.

آمریکا به شهادت تاریخ مهم‌ترین کشور حامی تروریست و اصلی‌ترین کمک برای تشکیل گروه‌های تروریستی و تکفیری و بعد پشتیبانی همه‌جانبه آن‌ها است. و به هیچ قانون بین‌المللی هم پای بند نیست. خودش اختلاف درست می‌کند و جنگ راه می‌اندازد و بعد از سلاح‌های ممنوعه استفاده می‌کند و انسان‌های بی‌گناه را می‌کشد و بعد هم جایزه صلح و دوستی می‌گیرد.

الان در مرزهای شرقی که بعضی گروه‌های تروریستی صدمه وارد می‌کنند، مخارج و تربیت آن‌ها را آمریکا بر عهده دارد. آیا اشغال سرزمین یک ملت را می‌توانستند بدون ستم و کشتار و ترورهای سنگین انجام دهند؟ آمریکا و انگلیس این کار را با نفوذ گسترده مالی و سلطه‌ای که بر منابع اقتصادی جهان دارند انجام دادند و فلسطین را اشغال کردند. و هنوز هم این سلطه‌گری‌ها به‌صورت مدرن ادامه دارد.

برج‌های دوقلوی تجارت جهانی را زدند و انسان‌های بی‌گناه را کشتند بعد به همین بهانه این‌طرف دنیا در عراق و افغانستان بیش از نیم میلیون نفر که در این واقعه هیچ نقشی نداشتند را کشتند و عده زیادی را شکنجه و هزاران نفر را آواره کردند و منابع ملی آنان را غارت کردند. اگر تسلیم شوند مسلمان خوبی هستند و الا تروریست هستند. از ما هم تسلیم می‌خواهند به قول حضرت آقا حرف‌شنوی می‌خواهند اما در همین جنگ تحمیلی اخیر فهمیدند که مردم غیور و بصیر ایران اسلامی زیر بار هیچ حرف زوری نخواهد رفت.

در بیشتر کشورهای اسلامی مشغول شکنجه و آزار مسلمین هستند اما باز اسلام تروریست است. تروریست جلوه‌های دیگر هم دارد. جلوه دیگر ترور آن‌ها آدم‌ربایی که سالگشت ربایش امام موسی صدر هم هست؛ و یا اهانت به اسلام و سوزاندن قرآن و کشیدن کاریکاتور از رسول خدا و امثال این‌هاست به‌عنوان دروغی به اسم آزادی بیان.

شما نمی‌دانم یادتان هست یا نه که چه بلائی سر روژه گارودی به خاطر حرفی که راجع به هولوکاست زده بود آوردند؟ آیا این ترور نیست؟ همین الآن این بانوی بزرگوار البرزی ما خانم اسفندیاری که اهل فردیس البرز است، ماه‌ها او را در فرانسه که خود را مهد آزادی و بخصوص آزادی بیان می‌داند به جرم حمایت از تروریسم به بند کشیده‌اند و مدتی در زندان انفرادی برده‌اند، چرا؟ چون در فضای مجازی از مظلومین غزه حمایت کرده است. آیا آن کودک بی‌نوایی که در صف غذا به گلوله بسته می‌شود کسی این را بازگو کند حمایت از تروریست است؟

خواست همه ایرانیان به‌خصوص مردم استان البرز از مسئولین محترم که تا امروز دنبال آزادسازی این خواهر بزرگوار بوده‌اند این است که اقدام منسجم‌تر و جدی‌تری داشته باشند و البته مردم هم می‌توانند مطالبه گری جدی‌تری در این زمینه داشته باشند تا به‌زودی شاهد آزادی این خواهر بزرگوار باشیم.

وقت گذشت راجع به مسئله ماشه یا همان اسنپ بک در نوبتی کامل اگر لازم شد بحث خواهم کرد؛ که چرا این سه کشور اروپائی موفقیت‌های ایران را برای خود ننگ می‌دانند. البته حضرت آقا قبلاً هم فرموده بودند همان‌طور که به آمریکا اعتماد نداریم به این سه کشور اروپایی هم اعتماد نداریم. مسئولین رابطه‌شان را با این‌ها تنظیم‌شده داشته باشند؛ این‌ها مورد اعتماد نیستند. و الان آثار آن تذکر مهمی که رهبر معظم انقلاب دادند دیده می‌شود. کسانی که در برجام گفتند که آن‌ها چنین چیزی را قرار ندادند اما معلوم شد که قرار داده شده آثارش این روزها معلوم می‌شود.

فقط بدانید که این را وسیله‌ای برای جنگ روانی قرار داده‌اند. مسئله آن‌چنانی نخواهد بود البته دردسر درست می‌کنند اما بدتر از قبل نخواهد شد. ولی جنگ روانی‌اش هست. روی روان مردم اثر می‌گذارند و التهاب ایجاد می‌کنند.

اما این روشن شد که اگر تا امروز شک و شبهه‌ای وجود داشت که اروپا برده حلقه‌به‌گوش آمریکا و رژیم صهیونیست است و هرچه اربابان بگویند فرمان می‌برند، امروز برای همه یقینی شد که از خود اراده‌ای ندارند و در برابر ارباب فقط چشم می‌گویند و دم تکان می‌دهند.

 

بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾