متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۴/08/02
استان البرز، شهرستان کرج
توسط آیت الله حسینی همدانی
بِسمِ الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ
اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد
وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ
وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین
اوصیکم عباد الله و نفسی بتقوی الله و طاعته. اهل تقوا با صبر و بردباری خود را از تنگناهای بلاها نجات میدهند. مولانا امیرالمؤمنین علیهالسلام در ادامه خطبه قاصعه به نکته دیگری از احوال گذشتگان و طواغیتِ متکبرِ متعصب پرداختهاند و فرمودند: «اتَّخَذَتْهُمُ الْفَرَاعِنَةُ عَبِيداً» فرعونهاى زمان، آنها را به بردگى كشاندند، «فَسَامُوهُمْ سُوءَ الْعَذَابِ» و همواره بدترين شكنجهها را بر آنان وارد كردند، «وَ جَرَّعُوهُمُ الْمُرَارَ فَلَمْ تَبْرَحِ الْحَالُ بِهِمْ فِي ذُلِّ الْهَلَكَةِ وَ قَهْرِ الْغَلَبَةِ» و انواع تلخىها را به كامشان ريختند، كه اين دوران ذلّت و هلاكت و مغلوب بودن، تداوم يافت. «لَا يَجِدُونَ حِيلَةً فِي امْتِنَاعٍ»، نه راهى وجود داشت كه سرپيچى كنند، «وَ لَا سَبِيلًا إِلَى دِفَاعٍ»؛ و نه چارهاى كه از خود دفاع نمايند.
واقعاً یکی از نمونههای قابلتأمل که قرآن با تأکید به زندگی آنها پرداخته و عبرتهای فراوانی را از آنها تذکر داده است، قوم موسی و بنیاسرائیل است. دچار بلیه سختی شده بودند که نه راه پس داشتند و نه را پیش. فرعونیان آنان را خیلی آزار و شکنجه دادند و فرزندانشان را کشتند و از زنانشان سوءاستفاده کردند و در استضعاف شدید نگه داشتند. همه آنان مثل برده برای فرعونی که ادعای خدایی داشت بودند و او هم تهدید به قتل و بریدن دستوپا میکرد و در یک فرمان سفاکانه دستور قتل همه نوزادان پسر را داد.
امروز هم ادامه این فکر فرعونی را در قوم یهود و صهیونیستهای پلید میبینیم و دیدیم که چگونه هزاران کودکان بیگناه را به جرم اینکه فلسطینی هستند و ممکن است در آینده رزمندهای باشند که با رژیم صهیونی بجنگند، کشتند؛ اما این قوم، در آن زمان صبر و استقامت کردند، دین خود را حفظ کردند، تلاش کردند از آلودگیهای زمان خود را دور نگهدارند و خدای تعالی صداقت آنان را در این مقاومت در برابر مشکلاتِ سخت دید و درنتیجه قابلیت توجه خدا را پیدا کردند و مورد رحمت الهی واقع شدند؛ و خدای تعالی برای آنان گشایشی فراهم کرد.
این همان است که خداوند در قرآن راجع به همه گروههای انسانی فرموده است که: «… إنَّ اللهَ لا يُغَيِّرُ ما بِقَوْم حَتّى يُغَيِّرُوا ما بِأَنْفُسِهِمْ». بالاخره تا آن هنگام که جمعیتى حالِ نیک یا بد خود را تغییر ندهند، خداوند در سرنوشتشان تغییرى ایجاد نخواهد؛ و این هم یکی از سنتهای الهی است.
حضرت میفرماید: «حَتَّى إِذَا رَاَى اللَّهُ سُبْحَانَهُ جِدَّ الصَّبْرِ مِنْهُمْ عَلَى الْاَذَى فِي مَحَبَّتِهِ وَ الِاحْتِمَالَ لِلْمَكْرُوهِ مِنْ خَوْفِهِ» تا آنکه خداوند، تلاش و استقامت و بردبارى در برابر ناملايمات آنها را، در راه دوستى خود و قدرت تحمّل ناراحتىها را براى ترس از خويش، مشاهده فرمود. «جَعَلَ لَهُمْ مِنْ مَضَايِقِ الْبَلَاءِ فَرَجاً»، آنان را از تنگناهاى بلا و سختىها نجات داد، «فَاَبْدَلَهُمُ الْعِزَّ مَكَانَ الذُّلِّ» و ذلّت آنان را به عزّت و بزرگوارى، «وَ الْاَمْنَ مَكَانَ الْخَوْفِ»؛ و ترس آنها را به امنیت تبديل فرمود.
نکتهای که اینجا دارد این است که حضرت فرمودند، استقامت آنان را در برابر ناملایمات در راه دوستی خود، به مسئله محبت الهی و اثری که دارد اشاره فرمودند. در نهجالبلاغه به بحث محبت از جهات مختلف چه محبت شخصی و چه الهی و عوامل ایجاد محبت، ترک محبت، محبت به رسول خدا و امثال ذالک پرداخته شده. به چند مورد اشاره میکنم.
در حکمت 50 فرمودند: دلهای مردم از هم گریزان است، به کسی الفت میگیرند که خوشرو باشد.
در خطبه 91 معرف به اشباح فرمود: درباره صفات فرشتگان و مقام رفیعی که دارند به این نکته اشاره فرمود: «قد ذاقوا حلاوه معرفته»، شیرینی معرفت او را چشیدهاند «و شربوا بالکاس الرویه من محبته» و از جام محبت پروردگار سیراب شدند.
در خطبه 214 درباره صفت علماء فرمود: بدانید، بندگانی که نگهدارنده علم خداوندند و آن را حفظ میکنند و چشمههای علم الهی را جوشان میسازند با دوستی خدا با یکدیگر پیوند داشته و یکدیگر را دیدار میکنند. جام محبت او را به یکدیگر مینوشانند.
در خطبه 178 به اثر محبت الهی که اصلاح امور میکند اشاره فرمودند که: اگر مردم هنگام نزول بلاها و گرفته شدن نعمتها، با درستی نیت در پیشگاه خدا زاری کنند و با قلبهای پر از محبت از خداوند درخواست عفو نمایند، آنچه از دستشان رفته باز خواهد گشت و هرگونه فسادی اصلاح خواهد شد.
در حکمت 142 فرمودند: دوستی کردن نیمی از خردمندی است. راجع به تحمل سختیها به خاطر خداوند هم مطالب دیگری فرمودند که از این بخش عبور میکنم.
خلاصه همه این موارد را حضرت بیان میکنند که برای ما درس باشد. در خطبه 182 تأکید فرمود: مردم برای شما در تاریخ گذشته درسهای عبرت فراوان وجود دارد. کجایند عمالقه و فرزندانشان؟ کجایند فراعنه و فرزندانشان که قبلاً به این خطبه اشاره کردم و بعد در ادامه نتیجه این تحمل و توجه خداوند متعال را متذکر میشوند که: «فَصَارُوا مُلُوكاً حُكَّاماً وَ اَئِمَّةً اَعْلَاماً» و آنها را حاكم و زمامدار و پيشواى انسانها قرار داد، «وَ قَدْ بَلَغَتِ الْكَرَامَةُ مِنَ اللَّهِ لَهُمْ مَا لَمْ تَذْهَبِ الْآمَالُ إِلَيْهِ بِهِمْ»؛ و آنقدر كرامت و بزرگى از طرف خدا به آنها رسيد كه خيال آن را نيز در سر نمىپروراندند.
اگر تاریخ انبیاء علیهمالسلام را مرور کرده باشید حضرت موسی و هارون بعد از هلاکت فرعون، بر مصر حاکم شدند و دین را گسترش دادند. طالوت بعد از هلاکت جالوت توسط فلاخن داود به حکومت رسیدند و بعد خود حضرت داود حاکم شد؛ و در ادامه سلیمان به حکومت و ریاست رسید و در بین فرزندانش ادامه پیدا کرد که حالا تاریخش مفصل است.
خوب است اینجا این مطلب را عرض کنم که بنیاسرائیل، بعدازآنکه از دست فرعونیان نجات پیدا کردند بعد از مدتی به حضرت موسی علیهالسلام گفتند که اگر میخواهی باور کنیم که تو واقعاً پیغمبر خدا هستی و با او مناجات میکنی و دستوراتش را میآوری، باید او را عیان ببینیم، «لَن نُّؤْمِنَ لَک حَتَّى نَرَى اللَّهَ جَهْرَةً». ما تو را تصدیق نمیکنیم مگر اینکه خدا را آشکارا ببینیم. حضرت هرچه آنها را نصیحت کرد که ناسپاسی نکنید، خدا شما را از دست فرعونیان نجات داد، شکرگزار باشید و حرف نابجا و بیهوده نزنید، خدا را اطاعت کنید. زیر بار نرفتند و گفتند نه ما باید خدا را ببینیم. حضرت به دستور خداوند، هفتاد نفر از بنیاسرائیل را برای رفتن به کوه طور انتخاب کرد: «وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِینَ رَجُلاً»، اما صاعقه آنها را کشت. «فَأخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ». پس صاعقهای آنان را فراگرفت و همه هلاک شدند. حضرت موسی متحیر شد در فشار شدید قرار گرفت که الان برگردم به بنیاسرائیل بهانهگیر لجوج چه بگویم؟ به من میگویند، بردی خدا را به آنها نشان بدهی، کشتی. اینجا خداوند منت گذاشت و دوباره آنان را زنده کرد: «ثُمَّ بَعَثْنَاکم مِّن بَعْدِ مَوْتِکمْ لَعَلَّکمْ تَشْکرُونَ».
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ
اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد
وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ
وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی
وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد
وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ
خودم و همهی شما نمازگزاران محترم را به رعایت و تقویت و تسدید تقوای الهی دعوت میکنم. اهل تقوا به دعا و نیایش اهمیت میدهند و سعی در رعایت همه آداب آن دارند.
یکی از آداب دعا درود فرستادن بر رسول خداست که امیرالمؤمنین علیهالسلام در حکمت 353 از حکم نهجالبلاغه فرمود: «إِذَا كَانَتْ لَكَ إِلَى اللَّهِ سُبْحَانَهُ حَاجَةٌ، فَابْدَاْ بِمَسْاَلَةِ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِهِ، ثُمَّ سَلْ حَاجَتَكَ»، هرگاه از خداوند حاجتى داشتى، پس درخواست خود را با درود بر پيامبرش كه سلام و درود خدا بر او و خاندان او باد، آغاز كن، «فَإِنَّ اللَّهَ اَكْرَمُ مِنْ اَنْ يُسْاَلَ حَاجَتَيْنِ، فَيَقْضِيَ إِحْدَاهُمَا وَ يَمْنَعَ الْاُخْرَى». زيرا خداوند بخشندهتر از آن است كه دو حاجت از او درخواست شود و او يكى از آنها را روا سازد و ديگرى را مانع شود.
این بیان امام علیهالسلام یک دستورالعمل است که دعای صلوات باید مقدم بر دعای خود شخص و حاجاتش باشد. چون یقیناً درخواست اول را خدای تعالی به اجابت میرساند؛ و چون خدا اکرم الاکرمین است اگر از او دو درخواست شود حتماً هردو را اجابت میکند. خدایا بر پیامبر و آلش درود فرست و ما را از متقین قرار ده.
5 آبان که مصادف است با 5 جمادیالاولی ولادت پر خیر و سعادت عقیله العرب و لَبوَة الهاشمیه، حضرت زینب کبری سلاماللهعلیها است که به روز پرستار هم نامگذاری شده است. این روز را به همه شما و محبان خاندان عصمت تبریک گفته و از همه پرستاران گرامی که با اخلاص، از جان خود مایه میگذارند و به حال بیماران تا خوب شدن آنها رسیدگی میکنند، تشکر و قدردانی میکنم.
کاری که پرستاران عزیز ما انجام میدهند حسنهای است که اجر معنوی آن قابلشمارش نیست؛ و در درگاه الهی محفوظ است اگرچه ممکن است ازنظر مادی و دنیایی کمبودهایی وجود داشته باشد که هست و ممکن است حق مطلب ادا نشود؛ اما عزیزان ما بدانند آرامشی که به بیمار میدهند، رسیدگی و دلسوزی که دارند و خدماتی که ارائه میکنند و هر قدمی که در این راه سخت و پر مشکل برمیدارند، روح و ریحانی است که در آینده به آن خواهند رسید.
نکتهای عرض کنم و آن اینکه: کار غرب تحقیر و تضعیف بانوان و از بین بردن کرامت آنان است. بیچاره زن غربی برای اینکه بگوید هستم باید خودش را بزک کند و در معرض دید هوس آلود و شهوتران مردان قرار دهد و همین را هم بهعنوان تجلیل از مقام زن به بانوان کشورهای دیگر القا میکنند که هرچه بیشتر در چشم مردان باشی ارزشمندتری؛ و شوربختانه عدهای از بانوان هم باور میکنند و همین مسیر ضد اخلاقی و ضد عفت را در کشور ما هم با دشمنی تمام و با استفاده از همه ظرفیتهای خود دنبال میکنند؛ درحالیکه اسلام تعظیم و تکریم بانوان را در دستور کار خود دارد و همهجا از حقوق بانوان گفته و از پیروان خود عمل به آن را درخواست کرده. عظمت و بزرگ بودن زن را در عفت و پاکدامنی و عناوین بزرگی مثل مادر بودن دانسته است. فقط وضعیت علمی و ورزشی و حضور اجتماعی بانوان را در قبل و بعد انقلاب مقایسه کنید تا صدق گفتار آشکار شود.
همینکه روز ولادت زینب کبری را روز پرستار نامیده پر از پیام است. خلاصه کار پرستاری خیلی پراهمیت است. خود عزیزان میدانند که وظیفهای مهم و سنگین را به عهده گرفتهاند؛ که وضعیت بههمریخته انسانی را با دستورات پزشک تمشیت کنند تا به زندگی عادی برگردد.
ضمناً باید به این نکته توجه کرد، اینکه خداوند برای آنان پاداش قرار داده، از مسئولیتِ مسئولین در رسیدگی به معیشت و رفع احتیاجات و مطالبات پرستاران کم نمیکند. دستگاههای مربوطه باید تکالیف خود را درباره این گروه زحمتکش بهخوبی و بهفوریت انجام دهند. رسیدگی به بیماران کار سختی است؛ نگذارید خستگی در تن عزیزان بماند. ما اینجا به همه پرستاران درود میفرستیم، خدا قوت میگوییم و برای دلگرمی و سلامتی همه شما صلوات میفرستیم.
اما چند جمله راجع به عابده آل علی، سیده زینب سلاماللهعلیها عرض کنم. اخت الحسین علیهماالسلام زیباییهای الهی و خصلتهای خوب انسانی را به تعلیم رسول خدا و مادر بزرگوارش و امیرالمؤمنین علیهمالسلام در خود جمع کرده است؛ و از او بهعنوان یک انسان کامل میتوان الگوگیری کرد؛ یعنی ویژگیهای شخصیتی و رفتاری او را بررسی و از آن سرمشق گرفت.
در این نوبت به سه شاخص مهم که در ایشان برجستهتر است خیلی خلاصه اشاره میکنم. اولین فضیلت که ریشه همه فضائل است، توحید قوی و معرفت عمیق ایشان و بعد باور به نبوت و رسالت و امامت است. زینب کبری سلاماللهعلیها بهخوبی راه را شناخته است که هر مسیری غیر از توحید، دعوت به ناکجاآباد است. یک راهشناس قوی است. او به بیان امیرالمؤمنین علیهالسلام به خدا باور و یقین دارد که فرمود: «التَّوحیدُ حَیاةُ النَّفسِ». یقین دارد که هرچه انسان در توحید باورمندتر باشد از زندگی حقیقی بهرهمندتر است. هرچه کمال و مقام ظاهری و باطنی هست، همه در توحید جمع است. تا توحید نیاید، شناخت انسان کامل نمیشود. با نور توحید انسان میتواند ببیند و بفهمد.
زینب کبری سلاماللهعلیها موحد است و در توحید غرق است که بخشی از آن را در نماز و مناجات و حالات معنوی او میتوان دید. انسان تا غرق در توحید نباشد نمیتواند بعد از دیدن آن حماسهها و شهادتها و بدنهای ارباً اربای عزیزانش در روز عاشورا وقتی از او سؤال میکنند چه دیدی؟ بگوید غیر از زیبایی چیزی ندیدم. چون همه را در منظر الهی میبیند. چون خدا دوست دارد، پس جمیل است. چون او میپسندد، من پسندی ندارم. نه اینکه پسندم آنچه را جانان پسندد؛ بلکه در دایره قسمت، نقطه پرگارم، هرچه تو بخواهی همان است؛ من هیچم. وقتی کسی خوب راه را شناخت، پیامبر شناسی و امام شناسی یعنی راهنما شناسی او هم با بقیه فرق دارد. هم عمیقتر است و هم وسعت بیشتری دارد. لذا او یک راهنما شناس قوی هم هست.
او قطعاً از اهل ایمان است و لذا به این خطاب الهی در آیه 24 سوره مبارکه انفال جواب مثبت داده است که فرمود: «یا اَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَجِیبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاکمْ لِمَا یحْییکمْ». دعوت خدا و رسول خدا و جانشین رسول را لبیک گفته و به عمل صالح پرداخته و از حیات طیبه برخوردار شده است که در آیه 97 سوره مبارکه نحل فرمود: «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکرٍ اَوْ اُنْثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیینَّهُ حَیاةً طَیبَةً». سؤال! آیا برای حیات طیبه مصداقی داریم؟ بله در روایات شیعه و سنی، مصداق بارز حیات طیبه را گفتهاند پذیرش آنچه رسول خدا درباره ولایت امیرالمؤمنین و اهلبیتش فرموده است.
ویژگی دوم این بانوی مکرمه بصیرت کمنظیر اوست که حق را در هر شرایطی میشناسد و بهموقع در مسیر حق عمل میکند؛ که دراینباره بحث فراوان و گسترده است و زمان مستقلی را میطلبد؛ و صفت شاخص دیگر ایشان شجاعت است؛ که بهعنوان شیر زن هاشمی، لَبوَةُ الهاشمیه لقب گرفته است. شخصیت شجاعی که در میدان مبارزه با نفس پیروز و در مقابل زورمندان و قلدران پیروز و در مقابل مسائل و مشکلات روزگار و حوادث بزرگی که برای او پیش آمد خود را نباخت و با صبری که داشت، پیروز میدانها بود. آیا نباید این شخصیت را الگو قرار داد؟ خدای تعالی همه ما را از شیعیان و محبان و موالیان اهلبیت قرار دهد.
سخنان حضرت آقا در جلسه با مدالآوران ورزشی را با دقت ملاحظه فرمودید که باز هم چهره آمریکا را و فضولیهای او را ترسیم کردند و جوابی محکم و زیبا و لطیف دادند.
نزدیک به 30 سال تا قبل از انقلاب در ایران سلطه قوی داشتند و در طول حضورشان در ایران هر ظلم و اهانتی که توانستند انجام دادند و همه منافع ملت را هدر دادند و منابع را غارت کردند. یکی از استعماریترین اقدامات آنان تصویب قانون کاپیتولاسیون بود که حضرت امام (ره) در 4 آبان 1343 رسماً اعتراض کرد. قانونی عمری به درازای عمر استعمار دارد در یونان باستان و روم باستان در حق کشورهای تحت سلطهشان سابقه داشته است. چنانچه در ایران نیز برای اولین بار شاه سلطان حسین صفوی، حق قضاوت بین اتباع ایرانی و بیگانه را به کنسول فرانسه سپرد؛ اما بعد از انقلاب به برکت خون شهیدان و هدایتهای امامین انقلاب، برای همیشه ملغی شد.
دشمنیهای آمریکا فقط این نبود؛ بلکه انقلاب اسلامی هیبت آمریکا را درهم کوبید و تا امروز آمریکا هرچه تلاش کرده خود را به دوران قبل برگرداند نتوانسته است. مجموعه دشمنیهای او را که در مقابل ایران شکست خورده است. اگر فقط بشماریم خطبه چند ساعت میشود؛ مثلاً تلاش براى تغییر ساختار و یا رفتار جمهورى اسلامى، تلاش براى حاكمیت لیبرالیسم در قالب پروژه جهانىسازى، تلاش در جهت احیاى ارزشهاى غربى، تلاش براى جدایى دین از سیاست، تلاش براى تجزیه و جنگ قومیتها و جدایىطلبى، تلاش در جهت یاس و نومید سازی ملت ایران، تلاش براى فشار بر مردم از طریق اعمال تحریمها، تلاش براى ایجاد موانع بر سر راه پیشرفت ایران، تلاش در جهت جلوگیرى از الگو شدن ایران اسلامى براى سایر كشورهاى جهان، تلاش براى ناامن سازى منطقه و جلوگیرى از صدور پیام انقلاب اسلامى، تلاش براى جلوگیرى از دسترسى ایران به حقوق هستهاى، تلاش براى ناكارآمد جلوه دادن نظام اسلامى، تلاش براى اجماع بینالمللى علیه جمهورى اسلامى، تلاش براى ایران هراسى و شیعه هراسى، تلاش براى تخریب باورهاى مذهبى مردم از طریق تغییر در سبك زندگى و تحمیل سبك زندگى غربى، تلاش براى بدبینى و ایجاد اضطراب در افكار عمومى.
خب بااینهمه تقابل چه گیرش آمد؟ پیشرفت ایران. ۱۲ روز حمله مستقیم کردند نتیجه این حمله مستقیم این شد که از روز پنجم به بعد شروع کردند به التماس کردن که جمعش کنید و روز آخر هم که پرچم را گرفتند بالا.
خود به افول خود اقرار دارند. برژینسكى در یک سخنرانى گفت: وضع كنونى آمریكا و موج انتقادهاى مردم آمریكا از رژیم صهیونیستى، مشابه زمان فروپاشى اتحاد جماهیر شوروى سابق است. یا کریستوفر لین، مورخ بریتانیایی، آمریکائی معتقد است: کوک سلطه جهانی آمریکا باز شده و ذرهذره هریک از چهارستون قدرت نظامی، قدرت اقتصادی، نهادها و قدرت نرم آمریکا در حال فروپاشی است.
کشوری که سالیان طولانی با فیلمهای هالیوود و تبلیغات گسترده، نظام لیبرال دموکراسی را ترویج کرد و مردم را به آن دعوت کرد حالا دچار بحرانی با ریشههای عمیق شده است؛ و در دوره این رئیسجمهور کمخرد، خود را نشان داده و سرعت افول را بیشتر کرده است.
و شما در همین روزها شاهد بحران داخلی و حضور بیسابقه و گسترده میلیونها نفر از مردم معترض در خیابانهای شهرهای مختلف آمریکا هستید. مردم آمریکا این روزها با ترس از ناامنی غذایی روبرو هستند؛ چیزی که سالیان طولانی با آن مردم دنیا را میترساندند و مستعمره خود میکردند. ترس آنها این است که این فرمانی که رئیسجمهورشان در پیش گرفته در آینده کشور را سلطنتی و یا شبه سلطنتی اعلام کند. شعارها و پرچمهایی که در دست جوانان است حکایت از آگاهی آنان نسبت به مسائل جهانی دارد.
امروز مردم جهان بهخوبی درک کردهاند که لیبرال دموکراسی که غرب تبلیغ و به آن دعوت میکرد دروغی بیش برای فریب ملتها نبوده است. شعار امروز مردم آمریکا که مطالبه دموکراسی است همان چیزی است که دولت آمریکا سالیان طولانی ادعای صادر کردن آن را دارد.
خیابانهای آمریکا نشاندهنده افول آمریکاست؛ و چقدر زیبا رهبر انقلاب در سال 99 در بیانی فرمودند: رژیم آمریکا دشمنی بزرگتر از ملت خودش ندارد. دنبال دشمن دیگر نگردد. همین دشمن هم هست که این رژیم را بهزانو درخواهد آورد.
ما هم پاسخ به همه شرارتهای آمریکا را در یک شعار خلاصه کردهایم و از اعماق وجود آمریکا را لعن میکنیم.
8 آبان روز پدافند غیرعامل است. مسئله مهم و ضرورت اجتنابناپذیری که هم مردم و هم مسئولین باید در امور مختلف به آن اهمیت ویژه بدهند. یکی از کاراترین و پایدارترین روشهای دفاع در مقابل تهدیدات، در اکثر کشورهای جهان پدافند غیرعامل است؛ و ما با توجه به اینکه در موقعیت ویژه ژئوپلیتیکی قرار داریم و در عرصه فنآوریهای نوین وارد شدیم و استکبار جهانی دائم ما را تهدید میکند باید ورود جدیتری در این زمینه داشته باشیم.
بهراحتی میتوان با بهکارگیری مجموعهای از تدابیر و اقدامات پیشگیرانه که استفاده از جنگافزار را لازم ندارند جلوی خسارت مالی به تجهیزات و تأسیسات حیاتی و حساس و حتی تلفات انسانی را گرفت و یا به حداقل رساند.
بیانی حضرت امام دارند که بدرد این موضوع میخورد، فرمودند: «… در هر شرایطی باید بنیه دفاعی کشور در بهترین وضعیت باشد، مردم در طول سالهای جنگ و مبارزه، ابعاد کینه و قساوت و عداوت دشمنان خدا و خود را لمس کردهاند، باید خطر تهاجم جهان خواران در شیوهها و شکلهای مختلف را جدیتر بدانند، … با توجه به ماهیت انقلابمان در هر زمان و در هر ساعت احتمال تجاوز را مجدداً از سوی ابرقدرتها و نوکرانشان باید جدی بگیریم».
در دوران دفاع مقدس بیش از ۵۵۰ هزار نفر دانشآموز در جبهههاى نور علیه ظلمت حضور پیدا کردند و با تقدیم بیش از ۳۶ هزار شهید صفحات زرینى از كتاب قطور حماسه بزرگ ملت ایران را به خود اختصاص دادند. به جهت زنده نگهداشتن جانفشانیهای آن قهرمانان بزرگ، 8 آبان سالگشت شهادت شهید حسین فهمیده، بهعنوان روز نوجوان و بسیج دانشآموزى نام گرفت تا با یادآورى حماسه او و دیگر همسالان شهیدش، سرمشق و الگویى مانا براى نوجوانان امروز که پرچمداران آینده نظام اسلامی هستند باشد.
نکته استانی؛ با اعلام زمان برگزاری انتخابات شوراها، افراد و گروهها و احزاب برای شرکت و ورود در این عرصه آماده میشوند؛ و از الان رایزنیها و گفتگوها و گمانهزنیها و نسبت دادنها و تخریبها و تکذیبها و … فعال میشود از همین اول همه را توصیه به رعایت تقوا میکنم؛ هم کسانی که قصد کاندیدا شدن دارند و هم طرفداران و مبلغینشان را.
و به مردم عزیز هم یادآوری میکنم که بررسیهای دقیق و لازم را در نوع عملکرد گذشته و زمانهایی که مسئولیت داشتهاند داشته باشید. هم خدمات را ببینید هم ترک فعل و کمکاریها را، افرادی که دانش لازم، خوشنامی لازم، پاک دستی لازم را داشته باشند شناسایی و با اهل مشورت در میان بگذارید تا بهموقع تصمیم بگیرید. مقید بودن افراد به قانون و شرع را بررسی کنید. خیلیها ادعا میکنند اما در مقام عمل پایشان میلرزد.
دستگاههای مسئول هم بررسیهای لازم را انجام دهند و مردم را از عملکردها مطلع کنند. همه باید این را بدانیم که مسئولیتها و اموال عمومی در اختیار، امانات الهی هستند و خیانتدرامانت عقوبت سنگینی دارد. بعضیها فکر میکنند تیول خودشان است؛ هر جور دلشان خواست مصرف میکنند. هر جور دلشان خواست اقدام میکنند.
بعضی وقتها با زور و فشار بعضی از چیزها را اعمال میکنند. مثلاً اداره این شهر را ببینید. جمعیتی که در مجموعه اداره شهر وجود دارد ۱۲ هزار نفر است لااقل؛ بعد این ۱۲ هزار نفر واقعاً اگر بخواهند کار کنند شهر باید اینطور باشد؟ بهداشتش باید اینگونه باشد؟ نورپردازیاش باید اینگونه باشد؟ ترافیکش باید اینطور باشد؟ نما و مبلمان شهری باید اینطور باشد؟ متورم است.
بعد اینها حقوق و مزایا میخواهند. شما فکر کنید ماهی نزدیک به یکهمت اجرت داده میشود؛ کم نیست این اجرت! اگر این جمعیت کمتر باشد این پول برمیگردد به شهر و در آبادانی شهر استفاده میشود. اینها را باید بررسی کرد. بالاخره سالیان سال افرادی مسئولیت داشتند مسئولیت اجرایی داشتند و کارهایی کردند؛ چرا اینطور اجازه دادند؟ آن دستگاه مسئول باید بررسی کند.
یک بخشی هم مربوط به شماها میشود در انتخابتان؛ وقتی دارید انتخاب میکنید، رفیقبازی میکنید، فامیل بازی میکنید، قوموخویشبازی میکنید، نتیجه میشود همین خرابکاریها. آدم کارآمد، آدم کار بلد و پاک دست را باید انتخاب کنید. مسئولیتپذیر و جهادی باید انتخاب کنید.
کسی که اصلاً سر شغلش نیست و حقوق میگیرد این چه توجیهی دارد؟ آمارش هم بیرون آمد. صحبتهایش را هم کردند. باید بررسی هم کرد؛ این برای دیروز و امروز که نبوده. چرا تا حالا طول کشیده؟ چرا زودتر افراد اعلام نکردند که میتوانستند اعلام کنند؟ این را باید دقت کرد.
امیرالمؤمنین سلاماللهعلیه هر جمعه بیتالمال را جارو میکرد. پولهایی که در اختیارش بود را رد میکرد. دو رکعت نماز میخواند و بعد از نماز خدا و ملائکه و انبیا و اولیا و شهدا را شاهد میگرفت که علی به وظیفهاش عمل کرد و ذرهای از بیتالمال در اختیارم نیست. لباس خودش مندرس و پاره بود.
قطعاً مثل هرسال بعض افراد را به بنده نسبت میدهند. بازهم تکرار میکنم هرکس گفت من را فلانی تائید میکند و یا واسطههایی گفتند فلان کس را فلانی تائید میکند، قطعاً دروغ است و همین خودش دلیل است که به او رأی ندهید. بله ممکن است در طول این سالها من از افرادی برای کارهایی در دفتر و غیر دفتر به خاطر تخصص و یا اعتمادی که کردهام استفاده کرده باشم اما این دلیل نمیشود که آنها را برای شورای شهر تائید میکنم. هرگز این دو را باهم قاطی نکنید.
خبر آزادی ولو مشروط خانم اسفندیاری باعث خوشحالی شد تا انشاءالله با رایزنی دستگاههای مربوطه زمینه خلاصی فراهم شود.
و نکته آخر اینکه ما مخالف شادی و نشاط نیستیم. هر کس بگوید اینها با نشاط مخالف هستند تهمت است. اسلام اتفاقاً یکی از وظایف مؤمنین را با نشاط بودن و شاداب بودن و خندان بودن در چهره و اینها میداند. دروغ است که بگویند مؤمنین و نمازگزاران و حزباللهیها اهل نشاط نیستند؛ اتفاقاً بهترین نشاط را دارند؛ اما با گناه و مجلس گناه و زمینهسازی برای گناه درملأعام مخالف هستیم. این جزو دستورات دین ماست و جلوگیری میکنیم.
متأسفانه هرچه ملاحظه میکنیم و مدارا میکنیم آقایان جریتر میشوند و بیتوجهتر میشوند و خودسرتر و خودرأیتر میشوند. مسئولین مربوطه هم که یا خوابند یا به گردن دیگران میاندازند. الان مجموعهای چند وقتی است که در شهر شروع به فعالیت کرده است. قبل از اینکه تبلیغاتش بشود تذکرات لازم را به بعضی از دوستان و آقایان مسئول دادیم.
بنای من این نیست که خیلی چیزها را دیگر در خطبه بگویم و از این جایگاه سخن، بگویم؛ چون اوقاتها تلخ میشود و ناراحت میشوند؛ اما بعضی وقتها ناچار میکنند که انسان وارد شود.
آقایانی که مجوز دادند باید توضیح بدهند که به چه چیزی مجوز دادند برای سیرکی که راه انداختند؟ دستگاهی که در محل را در اختیار اینها قرار داده آیا از کم و کیف برنامه خبر داشت یا نداشت؟ اگر خبر داشت بسیار غلط کرده که این کار را کرده؛ و اگر خبر نداشت که مصیبت دوم است. به چه حقی مجوز دادند برای چنین کاری؟ بعد که چند جلسه گذشت و قبحشکنی صورت گرفت و کذا و کذا شد، مدعیالعموم چرا وارد نشد؟ مسئولین مربوطه چرا وارد نمیشوند؟
به اسم وفاق و شادی و چه و چه هر کاری دلشان میخواهد دارند انجام میدهند. هیچکدام از اینها پذیرفته نیست. کجا گفته که به اسم وفاق سفره گناه پهن کنید؟ کجا گفته شده است که به اسم وفاق اجازه بدهید که قوانین رسمی کشور زیر پا گذاشته شود؟ کجا گفته شده که به خاطر همدلی و همراهی اجازه دهید که ارزشهای دینی و اخلاقی و زندگی عفیفانه مردم مورد تعرض قرار بگیرد؟ هیچکس نگفته است. این یک مسیر غلطی است که دارند میروند.
دل خانواده شهدا و دل مؤمنین و متدینین را خون نکنید. این شهر هنوز شش ماه نگذشته که هشتاد شهید داده. این اقل تعداد است. ۵۵۰۰ شهید بهعلاوه ۸۰ شهید، شهدای این شهر هستند. حرمت بگذارید.
به نظرم باید زودتر اقدام عاجل کنند. مسئولین محترم و دادستان بزرگوار یک مقدار بجنبید و تکان بخورید. دشمن دارد با سرعت حمله میکند. اگر کسی خیال کند اینها از روی محبت و دوستی است در خواب خرگوشی هم نیست؛ خواب زمستانی است. انسان با چشم خودش میبیند که چگونه دارند دشمنی میکنند و طراحی میکنند و با برنامه قدمبهقدم جلو میآیند؛ و بعد با اسامی مختلف و دهانپرکن و حرفهای خوشگل خوشگل کار را گذاشتید کنار. دارند ذبحتان میکنند؛ با پنبه دارند سرتان را میبرند؛ این چه بیعفتی و بیحیایی است که در شهر دیده میشود؟!
بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾