۱۴۰۴/۰۷/۲۵

ادمین

آیت‌الله حسینی همدانی تأکید کرد دشمن با جنگ روانی به‌دنبال تضعیف اراده ملت است

متن کامل خطبه نماز جمعه ۱۴۰۴/07/25

استان البرز، شهرستان کرج

توسط آیت الله حسینی همدانی

بِسمِ الله الرَّحمَنِ الرِّحیمِ

اَلحَمدُالله رَبِّ العالَمینَ وَالصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ

اَلعَبدِ المُوَیَّد وَالرَّسولِ المُسَدَّد اَباالقاسِمِ المُصطَفی مُحَمَّد

وَ عَلی آلِه الطَّیِبینَ الطّاهِرینَ المَعصُومِینَ سِیَّما بَقِیَّهِ اللهِ الاَعظَم فِی الاَرَضِینَ

وَاللَعنَهُ الدّائِمَه عَلی اَعدائِهِم اَجمَعینَ مِنَ الآنِ اِلَی قیامِ یَومِ الدّین

اوصیکم عباد الله و نفسی بتقوی الله و طاعته. متقین از احوال گذشتگان درس می‌گیرند. بعد از اینکه امیرالمؤمنین علیه‌السلام راجع به صفت زشت و شیطانی تکبّر و آثار بدی که دارد، و همچنین درباره صفات پسندیده و کارهای خیر و آثار خوبی که دارند نکاتی را بیان فرمودند، در ادامه این خطبه شریف، یعنی خطبه قاصعه، توصیه می‌کنند که افراد حالات گذشتگان و اقوام پیشینیان و آنچه مربوط به تاریخ است را مطالعه کنند. باید ببینند که چگونه پیروزی به دست آوردند و چه عواملی باعث شکست آن‌ها شد، و کیفر کارشان در درگاه الهی چگونه بود.

تجربه گرفتن از افعال پسندیده است. انسان باید از تجربیات دیگران استفاده کند. آن کسی که می‌گوید من احتیاجی ندارم از تجربه افراد استفاده کنم، دچار عجب و خودبزرگ‌بینی و شاید دچار تکبّر هم باشد؛ خودش را می‌بیند، اطراف خودش را نمی‌بیند و برای دانش و دانسته‌های دیگران ارزشی قائل نیست. انسان باید از تجربه دیگران بهره بگیرد، زیرا این دستور قرآن، دستور اهل‌بیت و دستور عقل است. مسیری که دیگران رفتند و نتیجه را دیدند، باید برای ما سرمشق باشد.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام در این باره دستور می‌دهند و می‌فرمایند: دنبال این قصه باشید، یاد بگیرید و از تجربیات استفاده کنید، زیرا برکات فراوانی را به همراه دارد.

حضرت در بیانی دیگر فرمودند: تجربه‌ها دانشی اکتسابی هستند. همچنین فرمودند: تجربه‌ها بهترین آموزگاران‌اند و نیز فرمودند: اندیشه مرد به اندازه تجربه اوست. پس کسی که از تجربه دیگران استفاده می‌کند، در حقیقت عقل و اندیشه‌اش رشد می‌کند، زیرا مطالعه دقیق تاریخ خود یک کلاس درس است.

اگر توجه کرده باشید، قرآن کریم نیز بر این نکته تأکید کرده است که: بگردید در حالات گذشتگان، اندیشه کنید و عبرت بگیرید. اما ما چقدر عبرت می‌گیریم؟

امیرالمؤمنین علیه‌السلام در توصیه به امام مجتبی علیه‌السلام می‌فرمایند: قبل از آن‌که دلت سخت و فکرت مشغول گردد، به تربیت تو پرداختم. امیرالمؤمنین علیه‌السلام به فرزندشان مسیری را که خود طی کرده‌اند یادآوری می‌کنند و می‌فرمایند: قبل از آن‌که دلت سخت و فکرت مشغول گردد، به تربیت تو پرداختم تا با اندیشه استوارت به اموری که اهل تجربه آن‌ها را به دست آورده و آزمایش کرده‌اند روی آوری، و به این وسیله رنج جست‌وجو از تو برداشته شود و از دست زدن به تجربه معاف گردی. یعنی دیگر خودت احتیاجی نداری آن مسیر را دوباره طی کنی؛ برایت توضیح دادم تا بفهمی و عمل کنی.

در اینجا امام به قوم عاد، ثمود، لوط، نوح و عاقبت کار فرعون و نمرود و امثال آن‌ها و عذاب‌هایی که متوجهشان بوده اشاره می‌فرمایند و هشدار می‌دهند: وَ احْذَرُوا مَا نَزَلَ بِالْأُمَمِ قَبْلَکمْ مِنَ الْمَثُلَاتِ بِسُوءِ الْأَفْعَالِ وَ ذَمِيمِ الْأَعْمَالِ. یعنی از کیفرهایی که بر اثر کردار بد و کارهای ناپسند بر امت‌های پیشین فرود آمد، خودتان را حفظ کنید. همچنین فرمودند: فَتَذَکرُوا فِي الْخَيْرِ وَ الشَّرِّ أَحْوَالَهُمْ؛ یعنی حالات گذشتگان را در خوبی‌ها و سختی‌ها به یاد آورید. ببینید حضرت چقدر دقیق و مو به مو توضیح می‌دهند. سپس فرمودند: «وَ احْذَرُوا أَنْ تَکونُوا أَمْثَالَهُمْ»؛ یعنی بترسید که شما هم مانند آنان باشید. هر شری که به خاطر افعال بدشان به آن‌ها رسید، اگر شما درس نگیرید، همان برای شما نیز خواهد بود. پس درس بگیرید.

و فرمودند: «فَإِذَا تَفَکرْتُمْ فِي تَفَاوُتِ حَالَيْهِمْ فَالْزَمُوا کلَّ أَمْرٍ لَزِمَتِ الْعِزَّةُ بِهِ شَأْنَهُمْ وَ زَاحَتِ الْأَعْدَاءُ لَهُ عَنْهُمْ وَ مُدَّتِ الْعَافِيَةُ بِهِ عَلَيْهِمْ وَ انْقَادَتِ النِّعْمَةُ لَهُ مَعَهُمْ وَ وَصَلَتِ الْکرَامَةُ». یعنی آنگاه که در زندگی گذشتگان مطالعه و اندیشه کنید و حالاتشان را بررسی نمایید، باید عهده‌دار چیزی باشید که عامل عزت آن‌ها بود. ببینید چه چیزی باعث عزتشان شد و همان را دنبال کنید. ببینید چه چیزی باعث شد دشمنانشان از سر راهشان برداشته شوند، چه عاملی موجب سلامت و عافیت زندگی‌شان شد، چه عواملی نعمت‌های فراوان را در اختیارشان گذاشت، و چه چیزی به آنان کرامت و شخصیت بخشید. بررسی کنید که چه چیز آنان را بزرگ کرد، چه چیز ملت‌ها را عزیز نمود، و از چه چیزهایی دوری کردند که توانستند به عزت و سربلندی برسند. همان راه را دنبال کنید.

کلمه‌به‌کلمه، حضرت ما را جلو می‌آورد و به ما درس می‌دهد. اگر بخواهیم عصاره‌گیری کنیم، خود این تذکر به عبرت گرفتن است. چون کسی که از روش و سلوک دیگران عبرت می‌گیرد، قطعاً در راه راست قرار می‌گیرد و رستگار می‌شود.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: عبرت‌گیری هشداردهنده‌ای صادق است؛ دروغ نمی‌گوید. کسی که بیندیشد، عبرت گیرد و کسی که عبرت گیرد، یعنی از گناهان و عوامل مهلک کناره‌گیری کند. و آن که کناره‌گیری کند، سالم می‌ماند. یعنی مسیر، مسیری است که انسان را از هلاکت حفظ می‌کند و نجات می‌دهد.

در ادامه‌ی خطبه، حضرت به چهار عامل اشاره فرمودند که همگی آن‌ها به اتحاد و کنار گذاشتن عوامل تفرقه در میان امت‌ها مربوط است. یعنی به عوامل تفرقه هشدار دادند، عوامل وحدت را اثبات کردند، و به آن تشویق و سفارش نمودند. این چهار مورد را حضرت کلمه‌به‌کلمه بیان کردند.

فرمودند: حَبْلَهُمْ مِنَ الِاجْتِنَابِ لِلْفُرْقَةِ آنان چرا پیروز شدند؟ عامل پیروزی‌شان چه بود؟ این بود که از تفرقه و جدایی اجتناب کردند. وَ اللُّزُومِ لِلْأُلْفَةِ وَ التَّحَاضِّ عَلَيْهَا وَالتَّوَاصِي بِهَا بر وحدت و همدلی همت گماشتند، یکدیگر را به وحدت واداشتند و بر آن پایداری کردند.

این‌ها همه نعمت‌هایی بوده که باید به آن‌ها توجه می‌شده تا مسیر درست طی شود. اگر از این امور عبرت بگیریم، حضرت می‌فرمایند امت سالم می‌ماند. امت‌های گذشته که در این مسیر حرکت کردند، سالم ماندند؛ ما هم اگر همان مسیر را درست طی کنیم، سالم می‌مانیم. اما اگر تفرقه بیاید، فشل می‌شویم. اگر عبرت نگیریم، گرفتار می‌شویم. در بیان دیگر نیز حضرت فرمودند: عبرت گرفتنِ مداوم به بصیرت می‌انجامد و باز ایستادن از گناه و خطا را نتیجه می‌دهد. این نتیجه بسیار مهم است.

در اینجا مناسب است روایتی از امام سجاد علیه‌السلام نقل کنیم که بسیار زیبا و پرمعناست. حضرت فرمودند: بینوا! آدمی هر روز سه مصیبت به او می‌رسد و حتی از یکی از آن‌ها هم پند نمی‌گیرد. دقت کنید! این روایت بسیار زیباست. هر روز سه مصیبت به او می‌رسد؛ یعنی سه عامل تذکر و سه عامل عبرت که او را به نجات می‌رسانند، ولی ما هیچ توجهی به آن‌ها نداریم و از آن‌ها پند نمی‌گیریم. اگر انسان به این سه مورد توجه می‌کرد، سختی‌ها و کار دنیا برایش آسان می‌شد.

مصیبت اول؛ روزی است که از عمر او کم می‌شود. در عمر انسان، هر روزی که می‌گذرد، بخشی از عمر او کاسته می‌شود. در حالی که اگر مالی از او کم گردد، اندوهگین می‌شود؛ اما مال جایگزین دارد، درهم و دینار جبران می‌شود، ولی عمر از دست رفته جبران ندارد. این مصیبت است که هر نفسی که می‌کشد، روزش کم می‌شود، اما متوجه نیست.

مصیبت دوم؛ روزی‌اش را به طور کامل دریافت می‌کند، اما اگر از راه حلال باشد باید حساب پس دهد، و اگر از راه حرام باشد، کیفر ببیند. این نیز مصیبت بزرگی است. حضرت می‌فرمایند: چرا روزی‌ات را به دروغ، کم‌فروشی یا فساد آلوده می‌کنی؟ روزی هر کس برای او مقدر است، اما انسان با اراده‌ی خود آن را حرام می‌کند.

در این باره داستانی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام آمده است: روزی حضرت درِ مسجد اسب خود را به مردی سپرد و فرمود تا بازگشتش آن را نگه دارد. حضرت رفت و پس از نماز برگشت، دید اسب هست اما دهنه‌اش نیست. قنبر را صدا زد و فرمود: به بازار برو و برایم دهنه‌ای بخر، ولی قیمتش بیش از سه درهم نباشد.

قنبر به بازار رفت. دید مردی دهنه‌ای دارد و گفت: «سه درهم می‌دهم.» فروشنده گفت: «کمتر از پنج درهم نمی‌فروشم.» قنبر بازار را گشت اما دهنه‌ی مناسب نیافت. برگشت و همان فروشنده را دوباره دید؛ گفت: «سه درهم بگیر، این را برای اربابم می‌خواهم.» مرد قبول کرد. قنبر دهنه را گرفت و آورد.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام با لبخند فرمود: به ذات حق قسم، قصد داشتم وقتی از مسجد بیرون می‌آیم، سه درهم به همان مرد انعام بدهم؛ روزیش سه درهم بود، ولی او آن را حرام کرد!

این مصیبت است که انسان روزی‌اش را با گناه و خیانت آلوده کند.

مصیبت سوم؛ و از این دو مصیبت، بزرگ‌تر است. حضرت فرمودند: هیچ روزی را به شب نمی‌رسانم، مگر اینکه یک منزل به آخرت نزدیک شده‌ام. حواست باشد! هر روز که به عمرت اضافه می‌شود، در حقیقت داری می‌میری و به مرگ نزدیک‌تر می‌شوی. اما نمی‌دانی به سوی بهشت می‌روی یا به سوی آتش. هر روز صبح که به شب می‌رسد و شب که به صبح می‌رسد، در حال نزدیک شدن به مقصد نهایی هستی. اما مقصدمان کجاست؟ بهشت یا جهنم؟

جالب است که بعضی‌ها برای انجام کار خدایی و کار خیر، مرتکب حرام می‌شوند. مثلاً مسئولی در اداره‌ای مشغول کار است و فکر می‌کند اگر در جایی تخلفی صورت گیرد یا برخلاف قانون کاری انجام دهد، چون نفعش به مردم یا گروهی می‌رسد، اشکالی ندارد! خیال می‌کند دارد کار خیر انجام می‌دهد. در حالی‌که نمی‌داند فردا پوستش را خواهند کند. اتفاقاً با بیت‌المال باید جدی‌تر و محتاط‌تر عمل کرد. خدا می‌داند که باید مراقب بود، چون شیطان گاهی انسان را از راه خیر به جهنم می‌برد. از راه خیر! اگر حواسمان نباشد، رهزن زیاد است.

امام علیه‌السلام در ادامه‌ی خطبه، به موارد دیگری اشاره می‌فرمایند که موجب شکست و خذلان امت‌ها می‌شود؛ یعنی همان امور منفی و عوامل تفرقه. حضرت فرمودند: اجْتَنِبُوا کلَّ أَمْرٍ کسَرَ فِقْرَتَهُمْ وَ أَوْهَنَ مُنَّتَهُمْ از کارهایی که پشت آن‌ها را شکست و قدرتشان را در هم کوبید، عبرت بگیرید و از آن‌ها بپرهیزید. بررسی کنید که چه شد ملت‌ها در هم کوبیده شدند.

سپس فرمودند: مِنْ تَضَاغُنِ الْقُلُوبِ چون آن‌ها کینه‌توزی با یکدیگر داشتند. یعنی اهل کینه و دشمنی بودند. وَ تَشَاحُنِ الصُّدُورِ دل‌هایشان از بخل و حسد پر شده بود. وَ تَدَابُرِ النُّفُوسِ از یکدیگر روی‌گردان شدند. وَ تَخَاذُلِ الْأَيْدِي و دست از یاری هم برداشتند. حضرت می‌فرمایند: از این امور بپرهیزید.

واقعاً آیا می‌توان قومی یا قبیله‌ای را یافت که در برابر این عوامل تفرقه و نابودی، استقامت کند و از بین نرود؟ نمی‌شود. اگر چنین عوامل در میان مردمی پیدا شود، سرنوشتشان جز سقوط نخواهد بود.

سپس حضرت فرمودند: وَ تَدَبَّرُوا أَحْوَالَ الْمَاضِينَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ قَبْلَکمْ کيْفَ کانُوا فِي حَالِ التَّمْحِيصِ وَ الْبَلَاءِ در احوال مؤمنانِ پیش از خود تدبّر کنید؛ بنگرید که آنان چگونه در حال امتحان و آزمایش به سر می‌بردند. أَ لَمْ يَکونُوا أَثْقَلَ الْخَلَائِقِ أَعْبَاءً وَ أَجْهَدَ الْعِبَادِ بَلَاءً آیا بیش از همه‌ی مردم در سختی و ابتلاء نبودند؟ وَأَجْهَدَ الْعِبَادِ بَلَاءً؟ آیا از همه بندگان خدا گرفتارتر و رنج‌دیده‌تر نبودند؟ وَ أَضْيَقَ أَهْلِ الدُّنْيَا حَالًا با این همه سختی، آنان شکیباترین مردم بودند و بیش از دیگران به قضای الهی راضی بودند. بررسی کنید! ببینید چگونه زیستند، چگونه در سختی‌ها ایستادند، و چه عواملی آنان را در امتحانات الهی سربلند کرد.

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

وَالْعَصْرِ ﴿۱﴾ إِنَّ الْإِنْسَانَ لَفِی خُسْرٍ ﴿۲﴾ إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ ﴿۳﴾

 

 

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ‏

اَلحَمدُالله رَبِّالعالَمینَ اَلصَّلاهُ وَالسَّلامُ عَلی سَیِّدِ الاَنبیاء وَ المُرسَلینَ اَبَالقاسِمِ مُحَمَّد

وَ صَلِّ عَلَی اَمیرِالمُؤمِنینَ عَلیِ بنِ اَبی طالِب وَ عَلَی فاطِمَهَ الزَّهرا سَیِّدَهِ نِساءِ العالَمینَ

وَ عَلَی الحَسَنِ وَ الحُسَینِ سَیِّدَی شَبابِ اَهلِ الجَنَّه وَ عَلَی عَلیِ بنِ الحُسَینِ وَ مُحَمَّدِ بنِ عَلی

وَ جَعفَرِ بنِ مُحَمَّد وَ موسَی بنِ جَعفَرِ وَ عَلیِ بنِ موسی وَ مَحَمَّدِ بنِ عَلی وَ عَلی بنِ مُحَمَّد

وَالحَسَنِ بنِ عَلی وَ الخَلَفِ القائِم الحُجَّه حَجَجِکَ عَلی عِبادِک وَ اُمَنائِکَ فِی بِلادِکَ

اهل تقوا به کسی سوء‌ظن ندارد. مولا امیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه در حکمت سیصد و پنجاه‌ودو از حکمت‌های نهج‌البلاغه فرمودند: «لاَ تَظُنَّنَّ بِکَلِمَةٍ خَرَجَتْ مِنْ أَحَدٍ سُوءاً، وَأَنْتَ تَجِدُ لَهَا فِي آلْخَيْرِ مُحْتَمَلاً» خیلی درس بزرگی است، واقعاً همین را اگر ما توجه به آن داشته باشیم و رعایتش بکنیم، چقدر ارزشمند است. فرمودند به سخنی که از زبان کسی بیرون می‌آید، نباید گمان بد ببری درحالی‌که احتمال خوبی بتوانی در آن بدهی یا احتمال خوبی در آن می‌دهی، گمان بد به او نبر.

در بعضی از روایات آمده است که بگرد برایش احتمال خوب پیدا کن؛ یعنی اگر ظاهرش هم خیلی بد و یک‌جوری است، برو بگرد ببین نه منظورش این بوده، نه احتمالاً منظورش این بوده، می‌خواسته این را بگوید. درستش کن به سمت خوبی. این یک دستورالعمل اخلاقی است که آثار فراوان اجتماعی بر آن مترتب است. حضرت ما را تربیت می‌کند، درسمان می‌دهد.

جامعه باید تربیت بشود. افراد جامعه، کسانی که در کنار هم زندگی می‌کنیم، باید آن روحِ برادری و دوستی بر آن‌ها حاکم باشد و غلبه پیدا کند. انسان تا می‌تواند باید برای سخن دیگران محمل پیدا کند. سعی بر حمل به صحت داشته باشد، اگرچه شیطان همیشه تلاش می‌کند حمل به فساد بکند. دیدید بعضی‌ها می‌گردند حرف درست طرف را یک چیز خرابی در آن پیدا کنند و بگویند نه منظورش آن بود؟ می‌گویند، ظاهر کلام، حقیقت مطلب، فضایی که این حرف را زده، منظورش را نگاه کن. می‌گوید نه این، شما نمی‌دانی، من می‌دانم! هی خرابش می‌کند. معلوم می‌شود شیطان مدیریت کار را به دست گرفته و شیطان هم زرنگ است، به این سادگی‌ها که رها نمی‌کند.

خلاصه نباید به اطرافیان بدون هیچ دلیل محکمی گمان بد داشت. هرچه درون ما صاف و زلال‌تر باشد، به همان مقدار به خدا نزدیک‌تریم. سعی کنیم کدورت‌ها را از دل‌ها بیرون کنیم. بله از آن‌طرف هم خودمان را نباید به جهل بزنیم. چیزی که مُبرهَن و روشن است، دارد تخلفی صورت می‌گیرد، دارد حرف صریحی زده می‌شود، آنجا دیگر نباید بگوییم نه این ان‌شاءالله! آنجا دیگر باید حقیقتاً حمل بر فساد کرد. خودمان را هم نباید گول بزنیم. معلوم است من دارم کجا را می‌گویم، خود شما هم متوجه هستید. خدای تعالی ظرفیت وجودی همه ما را بیش‌ازپیش بگرداند.

روز بیست و ششم مهر روز تربیت‌بدنی و ورزش است. چند جمله دراین‌باره عرض کنم. اولاً انسان مؤمن برای ادای تکلیف الهی که بر عهده دارد باید ورزیدگی بدنی داشته باشد. هم در قرآن و هم در روایات به این نکته تأکید شده است.

مثلاً در قرآن کریم آیه بیست‌وشش از سوره قصص آمده است که دختر حضرت شعیب علیه‌السلام به پدرش عرض کرد ای پدر این آقا منظور موسی بود، موسی را استخدامش کن. او بهترین کسی است که می‌توانی استخدامش کنی. «انَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ» زیرا شخص توانا و امینی است. آنجا بحث قوت بدنی‌اش به‌عنوان کسی که می‌شود او را به کار گرفت، مطرح شده است.

در دعای کمیل هم می‌خوانیم «قَوِّ عَلى خِدمَتِكَ جَوارِحي» خدمت با جوارح خود می‌کنیم، می‌خواهیم خداوند به جسم ما توان بدهد تا بتوانیم خدمت کنیم. بالاخره برای خدمت به انسان‌ها باید بدن سالم و قوی باشد. این دستوری است که هر کس به هر مقدار که می‌تواند باید انجام دهد و برای بدن خود مواظبت داشته باشد.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام بیان فرمودند که بدن خود را برای سختی‌ها و تشنگی و گرسنگی مثل درخت‌های صحرایی مقاوم و پرقدرت تربیت کرده‌ام. این بدن مانند درختان بیابان است؛ بعضی درختان لطیف در باغچه با کمترین سرما خشک می‌شوند، ولی برخی درختان در بیابان در برابر سرما، طوفان و گرمای شدید محکم هستند. ایشان فرمودند بدن خود را مانند آن‌ها تربیت کرده‌ام تا بتوانم خدمت به مردم کنم.

حضرت بیان فرمودند صحت بدن بالاترین نعمت است و خداوند از مؤمن ضعیف خوشش نمی‌آید. موارد فراوانی در این زمینه وجود دارد، من فقط نمونه‌ای عرض کردم.

حکمت ورزش و تربیت بدن بسیار است. وقتی بدن قوی شود، ورزش در تقویت اراده مؤثر است. کسی که می‌خواهد اراده‌اش محکم باشد باید اهل ورزش باشد. ورزش عامل سلامتی و نشاط است. سلامتی عامل کار و تلاش بیشتر است. ورزش عامل طول عمر است و عمر طولانی نیز عامل خدمت و عبادت بیشتر می‌شود. کسی که عمر طولانی دارد هم خدمت بیشتری می‌کند و هم عبادت بیشتری دارد. ورزش عامل تندرستی و تندرستی عامل خوش‌اخلاقی است. آن‌هایی که بدن رنجوری دارند بداخلاق و عصبی هستند. نمی‌توان گفت بنشین آن‌طرف؛ کسی که سالم است خوش‌اخلاق است.

امام صادق علیه‌السلام نیز پیاده‌روی را ورزش درمانگر و مداوا کننده بیماری‌ها معرفی کرده‌اند؛ و فرمودند بهترین چیزی که می‌توانید خود را با آن درمان کنید پیاده‌روی است. مکرراً به دوستانی که در ورزش همگانی فعالیت دارند توصیه شده است که در طول ماه لااقل یک‌بار کل استان به حرکت درآید و همه پیاده‌روی کنند. لااقل چهار بار در سال همه باهم پیاده‌روی کنند. این کار بسیار خوب است، هم از جهت اجتماعی و توسعه برادری و در کنار هم بودن و هم از جهت سلامت بدن. این کار باید توسعه پیدا کند.

به مناسبت روز بیست و پنجم مهر که روز نسل‌کشی کودکان و زنان فلسطینی هست عرض می‌کنم چند نکته را. یکی از سنن الهی که در قرآن و روایات روی او تأکید شده این است که اهل ایمان در برابر باطل ایستادگی کنند و به مقابله با باطل برخیزند. اگر این کار را بکنند دشمنان شما فرار خواهند کرد؛ این سنت خداست. آیه قرآن هم دارد؛ این وعده الهی است که قطعاً محقق می‌شود.

خدای تعالی هم خلف وعده ندارد؛ البته ممکن است به خاطر امتحان یا امر دیگری دیر یا زود شود اما نتیجه که پیروزی است قطعی است. فقط آن نکته را دارد و آن این است که تحقق وعده الهی مشروط به مبارزه است، مشروط به اقدام است. شما بلند شو، قیام کن، وگرنه بنشینی توی خانه و بگویی خب خودت حلش کن، نمی‌شود. باید قیام کرد و ایستادگی داشت. نمونه بحث من هم امروز همین است. آن اساس و شیرازه بحث این است که در مقابل باطل باید ایستادگی کرد.

نمونه بارز و روش او این روزها همین غزه مظلوم است. ایستادگی آن‌ها نتیجه‌اش مفتضح شدن بیشتر صهیونیست‌هاست؛ و رژیم صهیونیستی هرچه تلاش بکنند نمی‌توانند عدم موفقیت و شکستشان در جنگ غزه و نرسیدن به اهدافی که داشتند را سرپوش بگذارند؛ و امروز در مقابل چشم تمام جهان بعد از همه آن جنایاتی که کردند حاکم بر سرزمین غزه، خود فلسطینی‌ها هستند و این خیلی مسئله مهمی است.

بعد خیلی خنده‌دار است، نمی‌دانم دنبال می‌کنید یا نه که رئیس‌جمهور دلقک آمریکا در آن نشست شرم‌آور شرم‌الشیخ گفته از امروز به خاطر آتش‌بس در غزه دنیا عاشق اسرائیل شد. واقعاً این را باید بگوییم و بخندیم؛ چه عشق پرحرارتی که باعث شد میلیون‌ها نفر انسان با انواع گرایش و تفکر و دین در سراسر دنیا حتی در خود آمریکا به خیابان‌ها بریزند و علیه نخست‌وزیر جنایتکار پلید و منحوس و گرگ‌صفت و محکوم در دادگاه بین‌المللی که فقط در این دو سال ده‌ها هزار بی‌گناه را به خاک و خون کشید، تظاهرات کنند و علیه رژیم جعلی شعار بدهند که گاهی در بعضی از نقاط دنیا به زبان فارسی هم شعار دادند. خلاصه این‌قدر این عشق سوزان است که ما را وادار کرده هر هفته به او ابراز عشق کنیم؛ مرگ بر اسرائیل.

یک نکته هم راجع به شرم‌الشیخ عرض می‌کنم. اولاً دعوت‌کننده به آن اجلاس، مصر بود و بعضی وقت‌ها حرف‌هایی زده می‌شود، بیشتر هم قصد داشتند که القا کنند که ایران هم صلح با رژیم صهیونیستی را پذیرفته. متأسفانه بعضی از این غرب‌گراهای وابسته در دولت و غیر دولت تلاش داشتند که دولت را در این اجلاس شرکت دهند؛ یعنی برود شرکت بکند رئیس‌جمهور. الحمدلله رئیس‌جمهور محترم محکم بر موضع نظام در مقابل این افراد ایستادند و به این‌ها هویت ندادند و به آن اجلاس هویت ندادند و این حرکت ایشان قابل‌تقدیر و تشکر است.

رئیس‌جمهور آمریکا هم دو تا سخنرانی به مناسبت داشت؛ یکی در کنست و یکی هم در شرم‌الشیخ. آنجا در هر دو سخنرانی‌اش به بیان مختلف کشورهای منطقه و عربی را از ایران ترساند. ازیک‌طرف می‌گوید تمام و کمال برنامه هسته‌ای ایران را از بین بردیم بعد می‌گوید ایران یک‌ماهه می‌تواند سلاح هسته‌ای تولید بکند؛ برای اینکه بتواند استفاده بکند. خلاصه نفع خودش را در ایران‌هراسی که راه می‌اندازد می‌بیند تا به این وسیله منافعی که در منطقه دارد، حالا از فروش سلاح گرفته تا استقرار و ایجاد پایگاه‌های نظامی برای سلطه بیشتر و جاسوسی و در اختیار داشتن منابع انرژی همسایه‌های ایران و ایجاد اختلاف بین کشورهای منطقه و حفظ صهیونیست‌ها، بتواند دست پیدا کند. این حرف‌ها را می‌زند تا به این‌ها برسد؛ و تا می‌تواند کاری بکند که نگذارد انقلاب اسلامی به‌عنوان الگوی موفقی در کشورها مطرح شود.

بعد هم برای ایران شرط و شروط گذاشت که مثلاً باید برنامه هسته‌ای خودش را تعطیل کند یا از تروریسم منطقه که منظورش محور مقاومت است حمایت نکند و همسایگان خودش را تهدید نکند. منظورش این است که ایران به بعضی کشورها می‌گوید «اگر حمله کنید ما پاسخ می‌دهیم»، می‌گوید دارد همسایه‌ها را تهدید می‌کند؛ و رژیم صهیونیستی را نیز به رسمیت بشناسند تا با او دیگر کاری نداشته باشیم.

نکته‌ای که باید به آن توجه داشت این است که هدف اصلی آمریکا از همه این هیاهوها این است که چین و روسیه و ایران که در کنار هم آسیای قوی را تشکیل می‌دهند و قدرت جهانی او را تضعیف می‌کنند، تشکیل نشود؛ این عمده ناراحتی اوست؛ لذا تا توان دارد دشمنی می‌کند؛ بنابراین ما هم اولاً خود را در عرصه‌های مختلف تقویت می‌کنیم تا بتوانیم قوی شویم و ثانیاً در هر فرصتی که پیدا می‌کنیم آمریکا را لعن می‌کنیم.

عزیزان، یادتان باشد همان‌طور که هفته گذشته نیز عرض کردم نباید از جنگ روانی‌ای که دشمن راه انداخته، مرعوب شویم؛ که مثلاً با اسنپ‌بک و امثال این‌ها که کشور چه خواهد شد؟ او از روابط اقتصادی ایران با چین، به‌ویژه از رابطه با چین، ناراحت است؛ زیرا می‌خواست ایران نتواند نفت خود را به چین بفروشد، اما نتوانست جلوی این کار را بگیرد و می‌داند که چین پول نفت ایران را بیمه کرده و از طریق خاصی به ایران پرداخت می‌کند؛ و دیگر آن‌که چین پروژه‌های زیرساختی را در ایران بر عهده گرفته همه این‌ها آمریکا را عصبانی کرده است.

حالا از روی عصبانیتی که دارد ظاهراً کار خود را در این مسیر قرار داده که کشتی‌ها را بازرسی کند؛ یعنی کشتی‌ها را متوقف کند و کشتی‌های تجاری و نفت‌کش را در دریا بازرسی نماید. ایران هم می‌تواند، اگر لازم بداند، وارد معادله‌ای شود که دیگران هم نتوانند از این منطقه نفت خود را صادر کنند؛ لذا آمریکا و من‌تبع باید بسیار مراقب باشند که خود را در این ورطه خطرناک نیندازند و اگر خدای‌نکرده اقدام خصمانه‌ای صورت بگیرد، هرگز کشتی‌های آن‌ها در آب‌های مختلف دنیا به مبدأ خود باز نخواهند گشت.

نکته دیگری عرض می‌کنم؛ یادمان نرود که آمریکا مانند شیطان عمل می‌کند؛ شیطانِ بزرگ امام تعبیر کرد. همان‌طور که شیطان تمام حزب و قبیله‌اش را جمع می‌کند و از چهار طرف به انسان حمله می‌برد. این سگ تعلیم‌دیده شیطان که از استادش هم جلو زده، با همه ابزار و آلاتی که در اختیار دارد حمله می‌کند. البته روش او گام‌به‌گام و مرحله‌ای است؛ نباید خطوات او را دنبال کنیم. خدای تعالی به ما تذکر داده: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ» مواظب باشید، دنبال قدم‌های شیطان نباشید؛ آرام‌آرام می‌آید، یک‌باره که نمی‌آید. او در بحث نظامی، در بحث سیاسی، در بحث اقتصادی، در بحث فرهنگی و در بحث اجتماعی مرحله‌به‌مرحله عمل می‌کند، از عوامل خودش نیز نحو احسن استفاده می‌برد و اگر با قاطعیت در مقابل او نایستیم تا نابودی کامل پیش می‌رود چه شیطان بزرگ، چه همین شیطانی که مدیریت بعضی از این امور را به دست دارد.

یادمان نرود که وعده‌های نصرت الهی که به اهل حق داده شده، همگی محقق می‌شوند: «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ» که در سوره محمد (ص) آیه 7 بیان شده که ذات باطل ضعیف و نابودشدنی است که «إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً» همان‌طور که عرض کردم. این نابودی باطل مشروط به حضور فعال اهل حق است؛ کسانی که با ایمان، با عمل، با ایستادگی و مبارزه خود نیروهایشان را به میدان می‌آورند و نمی‌گذارند شیطان شیطنت کند.

پس با توجه به این اصل، وظیفه امروز ما این است که در هر میدانی که هستیم، در هر مسئولیتی که داریم و در هر جایگاهی که قرار گرفته‌ایم، با باطل مبارزه کنیم و زمینه را برای تحقق وعده الهی فراهم سازیم. نباید عبارتی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام را فراموش کنیم که اگر فرد یا جامعه‌ای مبارزه و اقدام علیه باطل را انجام ندهد، خداوند جامه ذلت و بلا را بر تن او می‌پوشاند: «اَلْبَسَهُ اللّهُ ثَوْبَ الذُّلِّ وَ شَمْلَةَ الْبَلاءِ». اگر آن دشمنی که به‌سوی شما به انواع حیل با شما مبارزه می‌کند و شما در مقابلش نایستید، لباس ذلت بر تن خواهید کرد. حالا یک‌وقت حمله او اقتصادی است، یک‌وقت فرهنگی است، یک‌وقت نظامی است. سپس فرمود و او را لگدکوب حقارت می‌گرداند و حجاب‌ها و پرده‌ها را روی بصیرت دل او قرار می‌دهد. کسی که اهل اقدام نباشد، این‌گونه می‌شود؛ لگدکوب حقارت می‌شود، حجاب‌ها و پرده‌ها روی بصیرت دل او را می‌گیرند و بینش او سلب می‌شود. «ضُرِبَ عَلى قَلْبِهِ بِالاْسْهابِ» او به سختی‌ها و فشارها گرفتار می‌شود. این خطبه‌های امیرالمؤمنین مفصل است. اگر نگاه کنید، بحث جهاد و امثال آن روشن می‌شود.

یعنی اگر امت اسلامی کار خود را درست انجام ندهد و جلوی باطل نایستد، مبتلا به ذلت، خواری، حقارت‌های روحی، از دست دادن بصیرت و گرفتاری‌های متعدد خواهد شد. این سنت الهی است و با کسی تعارف ندارد. انقلاب اسلامی نمونه بارزی است که خود شاهد آن بوده‌ایم. رژیم پهلوی با تمام قدرت و حمایت‌های خارجی نتوانست در برابر اراده ملتی که با رهبری حضرت امام به میدان آمده بود مقاومت کند. این پیروزی نتیجه ایستادگی و اقدام مردم در مقابل باطل بود و وعده خدا محقق شد.

در سطح جهانی نیز ملت فلسطین و لبنان در برابر رژیم غاصب همین مسیر را طی کرده‌اند و پیروزی‌هایی به دست آورده‌اند. لذا در جهانی که باطل در قالب‌های مختلفی چون ظلم، فساد، استکبار و تحریف حقایق ظاهر می‌شود، وظیفه مؤمنان ایستادگی و اقدام است. این اقدام می‌تواند در قالب‌های مختلفی مثل جهاد تبیین، جهاد فرهنگی، مبارزه اقتصادی، فعالیت‌های سیاسی و روشنگری در فضای مجازی باشد که به‌ویژه این آخری اهمیت بیشتری دارد. مهم این است که هرگز نباید در برابر باطل سکوت و سازش کرد.

حضرت آقا بیان دارند که باطل، منظورشان آمریکا و صهیونیست‌ها است، از بین خواهد رفت. باطل ماندنی نیست و رفتنی است، اما لازم است اقدام کرد. این‌طور نیست که بنشینیم تماشا کنیم تا باطل خودش آب بشود و از بین برود. خداوند باطل را رفتنی اعلام کرده؛ یعنی اگر در مقابلش ایستادید و مبارزه کردید، ماندنی نیست. ایشان با استدلال به آیات قرآن می‌فرمایند که اگر سینه سپر کنید و ایستادگی کنید، دشمن بدون تردید او پشت خواهد کرد. این مطلب که سینه سپر کردید نه‌فقط در عرصه نظامی، بلکه در عرصه اقتصادی هم هست. الان مثلاً می‌خواهد بیشتر از قبل ما را در تنگنای اقتصادی قرار دهد. در بحث‌های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نیز صادق است.

بعد فرمود: اگر کوتاه بیایید، روی خوش نشان دهید، لبخند بزنید یا اقدامات او را تحسین کنید، باطل از بین نمی‌رود، بلکه روزبه‌روز پرروتر می‌شود. لذا دوستانی که در عرصه سیاست خارجی و روابط دیپلماتیک فعالیت می‌کنند باید به این نکات کاملاً توجه داشته باشند.

قرآن کریم نیز هشدار می‌دهد که اگر در برابر باطل کوتاه بیایید یا با او سازش کنید، باطل تقویت می‌شود و سرانجام خود شما نیز مانند کسانی خواهید شد که باطل را تقویت کرده و نابود شده‌اند. «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ».

یک مورد مهم که امروز شاهد آن هستیم که اگر عمل نکنیم این آیات در حق ما محقق خواهد شد، مسئله حجاب و عفت جامعه است. مسئله اقتصادی قدم‌به‌قدم پیش رفت و تحریم‌ها اعمال شد. در عرصه سیاسی و نظامی نیز دشمن تلاش کرد، اما ملت مقاومت کرد و مستحکم ماند و نتوانست و دست تسلیم بالا برد. 12 روز هرجور خواست عمل کرد اما نتوانست. مسئله عفاف و حجاب نیز چنین است؛ اگر اقدام نکنیم و به این آیات الهی که باید در مقابل باطل قیام کرد عمل نکنیم محقق خواهد شد.

بنده دوازده سال از همین جایگاه سخن تذکر دادم و راهکار نشان دادم که چه‌کار باید کرد که اصلاح شود که اگر اقدام نکنید از مسئله حجاب عبور خواهند کرد. متن صحبت‌های من هست. گذشته از اینکه رهبر معظم انقلاب گفتند و بنده به تبعیت ایشان و به تبعیت دین و اسلام و قرآن حرف زدم. اگر اقدام صورت نگیرد از حجاب عبور خواهند کرد و به بی‌عفتی و ترک حجاب می‌رسند. در این نقطه هم نمی‌مانند چون بدی انتها ندارد؛ اما چه کنیم که گوش شنوا نیست.

متأسفانه با استدلال‌های ناقص دستگاه‌های مربوطه، پرداختن به این مهم به تأخیر افتاده و دل اهل ایمان را می‌آزارد. هنوز هم راهکار وجود دارد و اگر همت شود، مسئله به‌صورت مسالمت‌آمیز و بدون تنش قابل‌حل است. لازمه‌اش اهتمام است. قاطبه مردم ما متدین هستند، از وضعیت موجود ناراحت‌اند. حتی بانوانی که رعایت کمتری دارند آن‌ها هم از وضعیت موجود جامعه نارحتند.

این دستور الهی است که اگر اقدام نکنید، باطل غلبه می‌کند. اگر نور را توسعه ندهید، تاریکی فراگیر خواهد شد. هر جا نور نباشد، تاریکی حاکم است. کسی که نور را توسعه می‌دهد، خداوند ولی اوست و یاری‌اش می‌کند. کسی که ظلمت را توسعه می‌دهد، ولی او طاغوت و شیطان است. «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ».

بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ ﴿١﴾ اللَّهُ الصَّمَدُ ﴿٢﴾ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ ﴿٣﴾ وَلَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُوًا أَحَدٌ ﴿۴﴾